بیان مباحث مدیریت بصورت خلاصه اما کاربردی برای همه






درباره من


تماس


مباحث مدیریتی


صفحه اول


جستجو مثلا: تکنیک های متقاعد سازی مشتری

۳۸۵ مطلب با موضوع «مقالات» ثبت شده است

تکنیک ساندویچ در تولید خبر

تکنیک ساندویچ در تولید خبر

این تکنیک یکی از پرکاربردترین تکنیک‌ها در مهندسی خبر است و به توالی ارائه اخبار و طول زمان پخش هر خبر اشاره دارد. انواع استفاده از تکنیک ساندویچ به شرح زیر است:

  1. فرض کنید که یک رسانه قصد داشته باشد خبری را ارائه کند اما نخواهد که آن خبر باعث واکنش اجتماعی جامعه مخاطبین شود. در این حالت ابتدا آن خبر را گفته و سپس مجموعه ای از اخبار بی اهمیت و یا اخباری که به مخاطب «حس خوب» القا کند را پخش می کند. مثلا ابتدا خبری کوتاه از ریزش یک ساختمان مطرح شده و سپس چند خبر طولانی درمورد برداشت گل و گلاب گیری.
  2. همین تکنیک برای افزایش تأثیرگذاری نیز استفاده می شود مثلا برای تخریب مخالفین، چند خبر طولانی و بصورت متوالی پخش شده و سپس اخبار تمام می شود.
  3. گاهی نیز از تکنیک ساندویچ برای برجسته کردن یک خبر استفاده می شود به نحوی که خبر مهمتر (از نظر رسانه) در بین دو خبر کم‌اهمیت قرار داده می شود. در این موارد معمولا به صورت ناگهانی لحن بیان خبر نیز تغییر کرده و یا از تصاویر هیجان آور (مثلا برای تحریک حس خشونت) استفاده می شود.
  4. گاهی ممکن است اخبار به صورت ضد و نقیض پخش شود مثلا ابتدا خبری درمورد تهدید حمله ی نظامی توسط کشور خارجی به صورت کوتاه پخش شده و سپس خبری درمورد دستاوردهای جدید ارتش با زمان نسبتا طولانی پخش شود تا خبر قبلی را خنثی کند.
۲۸ خرداد ۰۲ ، ۱۵:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

انتخاب و تکرار کلمات در اخبار

انتخاب و تکرار کلمات در اخبار

انتخاب کلمات در خبر:

این تکنیک بر اساس اصول روانشناسی استوار است و سعی می کند از کلماتی استفاده کند که در جای خود دارای معانی با بار مثبت منفی است. در زیر به دو نمونه از انتخاب کلمات اشاره می شود:

  1. کاهشی: گاهی ممکن است از این تکنیک برای کاهش بار روانی و یا حذف عموم جامعه از مخاطبین خبر استفاده شود. مثلا بجای عبارت «کسری بودجه» که ممکن است باعث تشویش بازار مالی شود، از عبارت «ناترازی» استفاده شود که عموم مردم با معنی این عبارت آشنا نیستند.
  2. تحریکی: گاهی نیز ممکن است برای افزایش بار روانی خبر، از کلمه ای دقیقا مخالف روش الف استفاده شود مثلا وقتی یک رسانه بر اساس تعاریف بنیادی خود با یک کشور خصومت داشته باشد، بجای عبارت «تجمع اعتراضی به کاهش دستمزد» از عبارت «بحران اجتماعی ناشی از فقر کارگران» استفاده کند.
  3. حذف و جایگزینی: برخی از کلمات مانند «اعتراض» یا «اعتصاب» «بحران» هرگز توسط رسانه های حکومتی درمورد اتفاقات داخل آن کشور اعلام نمی شوند و اینطور القا می شود که در داخل آن کشور هیچ مشکلی وجود ندارد اما وجه مخالف این روند در رسانه های رقیب به وفور استفاده می گردند. هدف از این کار برای رسانه های حکومتی آن است که چنین واژه هایی وارد دایره لغات جامعه نشود زیرا آنچه در دایره لغات وارد شده، به دایره تفکر و سپس عمل نیز وارد می شود.

توالی کلمات در خبر:

یکی نکات مهندسی خبر، نحوه تاکید بر موضوعات است. در بخش قبل دیدید که کلمات چگونه انتخاب می شوند اما حالا در زمانی که مشغول مشاهده اخبار هستید، به تعداد کلماتی که طراح خبر مدنظر دارد دقت کنید. مثلا وقتی که یک رسانه قصد دارد رکود اقتصادی در کشوری را نمایش دهد، ممکن است در عرض یک دقیقه ۱۲ بار از این کلمه استفاده کند.

۲۸ خرداد ۰۲ ، ۱۵:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

استفاده هدفمند از تصاویر و ویدیو ها در خبر

استفاده هدفمند از تصاویر و ویدیو ها در خبر

تصاویر خبری:

انتخاب تصاویر بر هیچکس پوشیده نیست. در حال حاضر در اکثر کشورهای جهان فکر می کنند که ایرانیها همچنان با شتر به سفر می روند و این نتیجه ی نمایش تصاویر گزینشی است. همین اتفاق درمورد سایر کشورها نیز در ایران رخ می دهد و آنطور که به مخاطب القا شده است، اکثر ایرانیها وقتی به یونان فکر می کنند به یاد بحران اقتصادی می افتند. معمولا انتخاب تصاویر در اخبار شامل مولفه های زیر است:

  1. پیشرفت و رفاه را در جامعه ی خود نشان داده و فلاکت را در کشورهای دیگر بیان کند.
  2. رسانه های دولتی مسائلی که دولتها در حل آنها ناتوانند را نشان نمی دهند.
  3. برای تخریب رقبا از تصاویری استفاده می شود که باعث جریحه دار شدن احساسات انسانی شود.
  4. با توجه به اینکه رسانه ها حجم قابل توجهی از تصاویر آرشیوی دارند، استفاده از این تصاویر برای تقویت آنچه که مدنظر دارند مرسوم است.
  5. در حال حاضر و با پیشرفت علوم رایانه ای، انبوهی از تصاویر ویدیویی تولید می شود که عموما هرگز رخ نداده اند. (دیپ فیک)

استفاده از زوایای دوربین:

یک مخاطب آگاه هرگز نباید با توجه به آنچه که می بیند قضاوت کند. کارشناسان تبلیغات همیشه سعی می کنند تصاویر را از زاویه هایی ضبط کرده و نمایش دهند که اگر نتیجه ی حمایتی داشته باشد، جمعیت حاضرین را بسیار بیشتر نمایش داده و اگر قصد تخریبی داشته باشد، جمعیت را بسیار کمتر نمایش دهد.

۲۸ خرداد ۰۲ ، ۱۵:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

سوءاستفاده مغرضانه از آمار در اخبار

سوءاستفاده مغرضانه از آمار در اخبار

استفاده ابزاری از آمار یکی از مرسوم ترین تکنیک های مهندسی خبر است زیرا به مخاطب القا می کند که ریشه ها و منابع خبر بر پایه های علمی استوار است. این مبحث بسیار گسترده است که در ذیل به مهمترین انواع آن پرداخته می شود:

  1. جامعه آماری نادرست: شما ممکن است با آماری مواجه شوید که ساکنین یک کشور اروپایی از وضعیت زندگی خود ناراضی هستند اما ابدا نمی توان بر اساس چنین آماری به کیفیت زندگی در آن کشور پی برد. فرض کنید که یک تبعه آفریقایی را به همان کشوری که عموم جامعه ناراضی بودند ببرید و از او نظرسنجی کنید. احتمالا رضایت او از وضعیت زندگی بسیار بیشتر است. حتی در بسیاری از موارد ممکن است جامعه آماری انتخاب شود که سنخیتی با کل جامعه ندارد مثلا تحقیقاتی درمورد تمایل به دعا کردن روزانه در ایتالیا برگزار شود اما این نظرسنجی صرفا در واتیکان برگزار شده باشد. یا بخواهند نظر مردم درمورد برد یک تیم در جام حذفی برآورد شود اما صرفا از هوادارن همان تیم پرسش شود. مشخص است که در این شرایط، آمار اعلام شده مخدوش است.
  2. رشد یا کاهش: ممکن است در آمار اعلام شده بشنوید که تعداد بی خانمان ها در کشوری ۱۰۰٪ افزایش یافته و این را به عنوان بحران اجتماعی مطرح کند اما نگویند که از نظر تعدادی چقدر بوده و چقدر شده. فرض کنید که یک کشور با ۴۰ میلیون نفر جمعیت، ۱۰ نفر بی خانمان داشته و حالا شده ۲۰ نفر. درست است که ۱۰۰٪ افزایش یافته اما باز هم نسبت ۲۰ به ۴۰.۰۰۰.۰۰۰ نمایانگر رفاه اجتماعی بسیار بالا است که این موضوع در خبر بیان نمی شود.
  3. توهم تعدادی: این مثال دقیقا برعکس مورد «ب» است. در اینجا تعداد اعلام می شود اما درصد گفته نمی شود. مثلا فرض کنید تعداد بی خانمان های کشوری ۲۰.۰۰۰ نفر اعلام شده و از آن به عنوان بحران یاد شود درصورتیکه جمعیت آن کشور یک میلیارد نفر باشد. مشخص است که باز هم سطح رفاه اجتماعی در آن کشور بالاست.
  4. مرجع نامطمئن آمار: فرض کنید که بخواهیم آمار بیکاری در کشوری مانند کره شمالی را بررسی کنیم و مرجعی جز مرکز آمار کره شمالی نداشته باشیم. آیا این نتایج قابل اعتماد است؟ هرگاه مرجع ارائه آمار را ذینفعان یا مغرضان آن نتیجه ی آماری تشکیل داده باشند، آن آمار قابل اعتماد نیست.
  5. نتیجه گیری جهت دار از آمار: فرض کنید که یک رسانه بخواهد القا کند که سوییس برای زندگی مناسب نیست و اینگونه بگوید: «بالاترین میزان وجود اسلحه در جوامع، مختص سوییس است که بیش از ۸۰٪ خانوارها را شامل می شود». بله این خبر درست است اما منبع خبری نمی گوید که اسلحه ها را ارتش سوییس در اختیار مردم قرار داده و این استراتژی دفاعی آن کشور است تا درصورت بروز هرگونه تهدید، شهروندان سوییسی دفاع را از منازل آغاز کنند. اتفاقا این آمار نشان می دهد که سوییس دارای بالاترین سطح رضایت اجتماعی و مقبولیت حکومت است که با وجود اینهمه اسلحه، شاهد رفتارهای خشن نیستیم. اگر رویکرد ارتش سوییس و شرح مسئله به صورت کامل به مخاطب گفته می شد، احتمالا مخاطب با خود می گفت که اگر همین کار در کشور من انجام می شد چه نتایجی داشت؟
  6. قاعده ی اقلیت و اکثریت: ریشه ی این واژه ها به دوران شوروی کمونیستی باز می گردد که عده ای تصمیم گرفتند خود را بلشویک یا اکثریت بنامند حال آنکه اکثریت نبودند. و به رقبای خود بگویند منشوویک یا اقلیت حال آنکه آنها اکثریت بودند. هرگاه دیدید که گروهی خود یا طرفدارانشان را بدون ذکر نظرسنجی که توسط مراجع بیطرف برگزار شده باشد اکثریت می خوانند، می توانید مطمئن باشید که یک بازی تبلیغاتی است.
  7. عبارات گنگ آماری: بسیار مشاهده می شود که رسانه ها سعی می کنند از تعاریف پیچیده علم آمار که برای عموم قابل فهم نیست، در جهت تایید نظرات خود استفاده کنند. 
۲۸ خرداد ۰۲ ، ۱۵:۳۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

منابع آگاه، حاضرین در صحنه، شخصی که خواست نامش فاش نشود

منابع آگاه، حاضرین در صحنه، شخصی که خواست نامش فاش نشود

احتمالا عباراتی مانند منابع آگاه یا شخصی که خواست نامش فاش نشود یا حاضرین در صحنه یا امثال اینها را در بخشهای مختلف خبری از خبرگزاری های مختلف شنیده اید. اما هر وقت که چنین عباراتی را در بیان منبع یک خبر شنیدید، می توانید مطمئن باشید که خبر کذب است. خبر فقط در صورتی صحیح است که قابل ارجاع به یک منبع واقعی و مطمئن باشد. یکی از بهترین موقعیتهایی که می توان ذهنیات و جهتگیری یک رسانه را متوجه شد در هنگام استفاده از همین عبارات به عنوان منابع خبری است. فقط درصورتی چنین منبعی از یک رسانه معرفی می گردد که موضوع خبر از صحت آن مهمتر باشد.

۲۸ خرداد ۰۲ ، ۱۵:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

فعال مدنی و کارشناس مسائل

فعال مدنی و کارشناس مسائل

این مورد نیز دقیقا مثل منابع آگاه است که در بالا ذکر شد و معمولا از اسامی مانند فعال مدنی یا کارشناس مسائل یا پژوهشگر مسائل و سایر اسامی مشابه اینها استفاده می شود. باید بپذیریم که امکان ندارد یک شخص بیطرف بتواند در یک رسانه ی هدفدار سخن بی‌طرفانه بگوید. رسانه ها معمولا از افرادی استفاده می کنند که دارای تفکراتی نزدیک به خودشان باشد و حتی در موارد بسیاری، به ایشان گفته می شود که چه بگویند و از گفتن چه چیزهایی پرهیز کنند.

۲۸ خرداد ۰۲ ، ۱۵:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

حرکت های خودجوش اجتماعی و رسانه

حرکت های خودجوش و رسانه

این واژه نیز یکی از شوخی های رسانه است و معمولا برای آن از اسامی مانند حرکت خودجوش یا جنبش اجتماعی یا حرکت مدنی یا امثال اینها استفاده می شود و عموما شامل چهار حالت است:

  1. یک اتفاق اجتماعی رخ می دهد و در ادامه رسانه سعی می کنند که این حرکت را به نفع مقاصد خود مصادره کند. یعنی ممکن است در یک کشور عده ای در اعتراض به افزایش هزینه مالیات تجمع کرده باشند اما رسانه سعی کند آنرا بعنوان یک جنبش اجتماعی بر ضد سرمایه داری نشان دهد. (که البته این مورد نسبت به سایر انواع که در ادامه بیان می شود کمتر است)
  2. باید بپذیریم که اکثر حرکتهای اجتماعی خودجوش، نه اجتماعی هستند و نه خودجوش بلکه انجام آن حرکت توسط رسانه سفارش داده شده تا بتواند از آن برای خوراک خبری خود که در جهت خواست ارباب سرمایه است استفاده کند. مثلا فرض کنید تجمعی بر ضد لیبرالیسم برگزار شده اما اکثر حاضرین در تجمع اصلا نمی دانند که لیبرالیسم چیست.
  3. گاهی لیجاد حرکتهای اجتماعی بوسیله شانتاژ خبری نیز انجام می شود یعنی رسانه تا جایی که می تواند جامعه ی هدف خود را تحریک می کند و نهایتا آنها دست به یک حرکت اجتماعی می زنند. در این حالت نیز از آن بعنوان حرکت خودجوش یاد می کند.
  4. در بسیاری از موارد حتی همین تجمع هم رخ نمی دهد و تمام آنچه که در رسانه می بینیم بوسیله تصاویر آرشیوی ساخته شده است. مثلا رسانه قصد دارد بگوید که در اثر افزایش قیمت سوخت، رانندگان اتوبوس در کشوری اعتصاب کرده اند حال آنکه اگر به آن محلی که رسانه بعنوان محل اعتصاب معرفی می کند بروید، کسی را مشاهده نمی کنید.
  5. حالت پنجم دقیقا نقطه ی مقابل تمام انواع فوق است. ممکن است واقعا عده ای در جایی تجمع و اعتراض کنند اما چون بر خلاف اهداف رسانه است پوشش داده نشود و یا کمتر از آنچه که هست اعلام شود تا معترضین و مردم را از موضوع این اعتراض ناامید کند.
۲۸ خرداد ۰۲ ، ۱۵:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

ارائه اطلاعات ناقص در اخبار

ارائه اطلاعات ناقص در اخبار

وقتی یک رسانه در جبهه ی یکی از طرفهای مخاصمه باشد، طبیعی است که برای شکل دادن به افکار عمومی فعالیت می کند. مثلا فرض کنید که در درگیری بین دو کشور، رسانه رسمی می گوید: «امروز دشمن اشغالگر در حمله ای وحشیانه و ناجوانمردانه باعث مرگ ۱۴ نفر از هموطنان بی دفاع شد» اما بیان نمی کند که این درگیری ناشی از رفتار تحریک کننده ی شبه‌نظامیان مورد تایید همان رسانه بوده که ۱۱ نفر از اهالی کشور همسایه را کشته اند و آنها را وادار به حمله ای تلافی‌جویانه کرده اند. و یا در مثالی دیگر گفته می شود «امروز آشوب طلبان و اغتشاشگران در پاریس باعث تخریب یک اتوبوس شدند» اما نمی گوید که پلیس می خواسته با آن اتوبوس، تعدادی از بازداشت شدگان را به زندان ببرد.

۲۸ خرداد ۰۲ ، ۱۵:۰۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

نقل قول از یک خبرگزاری دیگر

نقل قول از یک خبرگزاری دیگر

در بسیاری از موارد، رسانه های سعی می کنند برای افزایش اعتماد کاربران، به رسانه ای دیگر ارجاع دهند و بگویند که این خبر ناشی از منابع او است. در این مورد، مسائل زیر مطرح می شود:

  1. این شگرد معمولا برای استفاده از اطلاعات مخدوش که منبعی ندارند استفاده می شود. مثلا فرض کنید که یک رسانه نیاز به خبری دارد که واقعیت ندارد. در این زمان سفارش ساخت خبر را به یک خبرگزاری با سطح پایینتر از خود می دهد و سپس به خبری که او منتشر می کند ارجاع می دهد.
  2. معمولا رسانه ها سعی می کنند به رسانه های دیگری که نسبتا همسو با خودشان است ارجاع دهند. در بسیاری از موارد، حتی منبع تامین خوراک خبری و منابع مالی بین آن رسانه ها مشترک است و فقط اسامی مختلفی دارند. این رسانه ها ممکن است در کشورهای مختلف یا با زبانهای متفاوت فعالیت کنند اما همگی از یک بدنه ی واحد نشأت می گیرند.
  3. در زمانی که یک رسانه، خبری را به نقل از رسانه ای که در جهت مخالف قرار دارد نقل می کند، معمولا دست به کلاژ خبر می زند تا آنچه که دوست دارد را از آن خبر و در جهت تایید اهداف خود استخراج کند.
۲۸ خرداد ۰۲ ، ۱۵:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

قطع ارتباط در پخش زنده اخبار

قطع ارتباط در پخش زنده اخبار

به نظر شما آیا ممکن است که ارتباط رادیویی یا تلویزیونی در رسانه ای که چندین میلیارد دلار یا چندین هزار میلیارد تومان بودجه سالیانه دارد قطع شود؟ در این شرایط باید یکی از حالتهای زیر را بپذیریم:

  1. ساختار آن رسانه کارآمد نیست.
  2. قطع شدن ارتباطات بصورت عمدی است.

معمولا قطع ارتباط بصورت عمدی شامل یکی از دلایل زیر می شود:

  1. از ابتدا قرار نبوده که این ارتباط برقرار شود و صرفا جنبه نمایشی داشته است.
  2. کسی که در این ارتباط سخن می گوید، مطالبی را بیان می دارد که با اصول، اهداف و یا شخصیت آن رسانه در تضاد است بنابراین ارتباط قطع می شود. این اتفاقات معمولا بصورت کنترل نشده رخ داد و قابل پیشبینی نبوده اند.
  3. ممکن است خبر مهمتری برای بیان وجود داشته باشد و لازم باشد زمان پخش این خبر به آن تخصیص داده شود.
۲۸ خرداد ۰۲ ، ۱۵:۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

خبری که هم‌اکنون به دستم رسید

خبری که هم‌اکنون به دستم رسید

فکر می کنید که پس از عبور از تمام فیلترهای فوق، آیا ممکن است که خبری به صورت ناگهانی و خارج از برنامه از رسانه پخش شود؟ این قطعا غیر ممکن است اما هدف از اینگونه ترفندها برای آن است که نظر مخاطبین به آن خبر جلب شود. اگر دقت کنید خواهید دید که خبرهایی که ناگهان به دست مجری می رسد، معمولا وقتی است که اخبار بی اهمیت خوانده می شوند تا به صورت ناگهانی تغییر ایجاد شود.

۲۸ خرداد ۰۲ ، ۱۴:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

استفاده از جنسیت در پخش خبر

استفاده از جنسیت در پخش خبر

در بسیاری از بخشهای خبری مشاهده می شود که از مجریان زن و مرد اقدام به خواندن خبرها می کنند و یا از خبرنگاران زن و مرد در موضوعات مختلف استفاده می شود. یکی اصلی ترین کارکردهای انتخاب مجریان یا خبرنگاران بر اساس جنسیت، افزایش تأثیرگذاری خبر است. این موضوع ارتباط مستقیم با روانکاوی طرحواره ها و کهن الگوها دارد. در زیر چند نمونه از استفاده جنسیتی بیان می شود:

  1. به ندرت دیده ایم که خبرنگاران تخصصی حوزه سرمایه از خانمها انتخاب شوند زیرا در ناخودآگاه جمعی ایرانیان اینطور نهادینه شده که مرد باید به مسائل اقتصادی بپردازد.
  2. وقتی مقرر باشد که جامعه به سمت آرامش برود، برای ارائه اخبار از خانمها استفاده می شود. مثلا برای واشکافی یک هیجان اجتماعی که رسانه تمایلی به ادامه ی آن ندارد از خبرنگاران زن استفاده می شود.
  3. وقتی اکثر مخاطبین یک خبر را آقایان تشکیل دهد، از خبرنگار زن استفاده می شود و بالعکس.
  4. وقتی مقرر باشد خشونت در آقایان افزایش یابد، از مجری یا خبرنگار آقا استفاده می شود.
  5. معمولا برای ارائه اخبار علمی و تخصصی، از آقایان استفاده و برای خبرهای هنری از خانمها بهره برده می شود.
  6. حالا ممکن است بگوییم که ما در برخی خبرها دیده ایم که این تقسیم بندی رعایت نمی شود. در اینجا باید توجه کرد که وقتی مقرر است از یک مجری برای اجرای تمام اخبار استفاده شود، بررسی می شود که نسبت عوامل فوق در کدام کفه ترازو بیشتر است.
۲۸ خرداد ۰۲ ، ۱۴:۵۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

اصول تکرار پخش خبر از رسانه

اصول تکرار پخش خبر از رسانه

معمولا ساعات و تکرار یک خبر در رسانه های خبری به عوامل بسیار زیادی بستگی دارد که در زیر به همه ی آنها می پردازیم:

  1. اهداف رسانه: هرچه آن خبر به اهداف رسانه نزدیکتر باشد، احتمال تکرار آن در بخشهای مختلف خبری افزایش می یابد.
  2. اخبار کم اهمیت: (که در تکنیک ساندویچ بیان شد) به ندرت تکرار می شوند چون کارکرد آنها تاثیر بر خبری دیگر بوده و اهمیت زیادی نداشته اند.
  3. فشار اجتماعی: گاهی رسانه مجبور است به خواسته های اجتماعی که خلاف اهداف رسانه است پاسخ دهد تا با ریزش مخاطب مواجه نشود. در این موارد معمولا آنچه که خواسته جامعه است را به صورت کاملا خلاصه و در نوبت های محدودی پخش می کند.
  4. حذف خبر: ممکن است با توجه به فشارهای خارجی از ناحیه ی صاحبان قدرت و سرمایه، رسانه مجبور شود که پخش یک خبر را در بخشهای بعدی متوقف کند.
  5. وعده کذب: چنانچه رسانه مجبور باشد که خبری را بر خلاف اهداف خود منتشر کند، معمولا وعده می دهد که مشروح خبر در بخشهای بعدی اعلام می گردد. و از آنجایی که معمولا مخاطبین به تماشای چندین بخش خبری نمی پردازند، رسانه از بیان مشروح آن خبر امتناع می کند و افکار عمومی نیز فکر می کنند که آن مشروح پخش شده اما آنها ندیده اند.
۲۸ خرداد ۰۲ ، ۱۴:۵۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

جذابیت های ابتدایی اخبار

جذابیت های ابتدایی اخبار

تمام رسانه هایی که به تازگی فعالیت خود را شروع کرده اند، سعی می کنند به بیان رادیکال و تند از اخبار بپردازند که با هدف جذب مخاطب است. این موضوع خصوصا در جوامع بسته که همیشه تمام اخبار بر روی یک خط روایی ثابت اعلام می شد بسیار چشمگیر است. ظهور اینگونه بخشهای خبری در زمانی رخ می دهد که صاحبان قدرت به ناکارآمدی بخشهای خبری روتین خود پی ببرند. فرض کنید همیشه تمام اخبار در جهت دفاع از یک ایدئولوژی پخش می شده اما به یکباره یکی از بخشهای خبری سعی در انتقاد صریح و شدید از همان نظام فکری و حکومتی می کند و همین مسئله باعث جذب مخاطبینی که از اخبار کسل کننده خسته شده اند می شود (به بیان ساده، آن بخش خبری در یک بازه زمانی از پیش تعیین شده خودزنی سیاسی می کند). از آنجایی که صاحبان قدرت و رسانه هرگز نمی توانند چنین رویکردی را تحمل کنند، پس از مدتی که آن بخش خبری مخاطبین خود را جمع آوری کرد، دوباره به مرور و در یک بازه زمانی نسبتا طولانی شروع به حذف بخشهای انتقادی و بازگشت به ریشه های فکری صاحبان قدرت می کند.

۲۸ خرداد ۰۲ ، ۱۴:۵۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

تفکر و سواد رسانه ای

تفکر و سواد رسانه ای

کاربرد این عبارت در جامعه ی ایرانی ابدا به معنی تفکر و سواد نیست! احتمالا با شنیدن عبارت «تفکر و سواد رسانه ای» به یاد افرادی افتادید که قصد دارند تفکرات متضاد با خودشان را تخریب کرده و شما را نادان جلوه دهند تا قبول کنید که تفکر ایشان خوبِ مطلق است. این عبارت در جامعه ی ما معادل واژه ی بصیرت فرض می شود که استفاده از آن نیز محدود به دیدگاه های خاصی می گردد و درواقع هر کسی که تفکری نزدیک به ساختار ایشان داشته باشد باسواد و بابصیرت فرض می شود و اگر تضادی با آن داشته باشد گمراه و نادان و فریب خورده فرض می گردد. این عبارت آنقدر مظلومانه سلاخی شده است که دیگر کاربرد اصلی خود را ندارد و تبدیل به یک ابزار برای تخریب مخالفین گشته است.

تفکر و سواد رسانه ای را باید شامل تکنیک هایی دانست که مخاطب بتواند صحت آنچه که می شنود را متوجه شود با فرض اینکه می دانیم  «رسانه ی بیطرف وجود ندارد». همانطور که در بخش ماهیت رسانه و رفتار رسانه خواهید دید، همیشه رسانه ها قصد دارند که افکار عمومی را در جهت اهداف خود هدایت کنند پس بهترین تعریف از سواد رسانه ای این است که بپذیریم «هیچ رسانه ای حقیقت را بی‌طرفانه نمی گوید» و این خلاصه ی تفکر و رفتار رسانه ای است.

اما در هر حالت، انسان نیاز دارد که اخبار پیرامون و موثر بر زیست خود را کسب کند تا از مخاطرات مختلف در امان باشد. اینجاست که باید سعی کند از میان گفتار همین رسانه های مغرض، حقیقت را یافته و با توجه به نیاز خود استنتاج نماید. برای این منظور راهی وجود ندارد جز شناخت تکنیک های مهندسی خبر. در ادامه ی این گفتار سعی شده مهمترین تکنیک های مهندسی خبر بیان گردد تا مخاطبین بتوانند از میان انبوه اخبار هدفمند، آنچه که نیاز به دانستن دارند را استخراج کنند. درواقع هیچ راهی برای کسب سواد رسانه ای وجود ندارد مگر شناخت تکنیک های رسانه.

۲۸ خرداد ۰۲ ، ۱۲:۵۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

ماهیت رسانه چیست؟

ماهیت رسانه چیست؟

در این بخش قصد ندارم آنچه را بگویم که در تمام تعاریف آکادمیک از رسانه بیان شده است بنابراین مستقیما به اصل موضوع می پردازم. «رسانه ابزاری است که پیامی باورپذیر را از یک یا چند گوینده به یک یا چند شنونده که تمایل به شنیدن آن پیام دارند با هدفی مشخص انتقال دهد و این انتقال پیام مطابق اصول ارتباط باشد». همین تعریف مشخص می کند که گستره و انواع رسانه ها تقریبا شامل تمام آن چیزی می شود که در اطراف می بینیم. در زیر به انواع اجزای رسانه می پردازیم:

  • پیام: اکثر متکلمین می گویند که پیام ها شامل انواع نوشتاری، گفتاری، و دیداری است اما من معتقدم که حتی بویایی و چشایی و لامسه را نیز باید جزو انواع پیام دانست. مثلا وقتی که ما از یک عطر گرانقیمت در مهمانی ها استفاده می کنیم، ممکن است قصد داشته باشیم که پیامهایی را به اطرافیان انتقال دهیم. همچنین وقتی به یک بنای مذهبی می رویم، احتمالا با اجزایی در طراحی آن مواجه می شویم که اهداف تبلیغات مذهبی دارد. اگر به اطراف خود دقت کنیم، غیر ممکن است که یک عنصر تبلیغاتی حاوی پیام نبینیم.
  •  هدف: اینجا با مقوله ای مواجه هستیم که تقریبا تمام ابعاد رسانه را دربر می گیرد. ما ابدا با هیچ رسانه بیطرفی مواجه نیستیم و واقعا هم هیچ رسانه ای بیطرف نیست! اگر می خواهید بدانید که یک رسانه طرفدار چه تفکری است، راحت ترین راه آن است که ببینید از چه منابعی تامین مالی می شود. مشخص است وقتی که کسی برای کاری پول می گیرد، نمی تواند علیه منبع تامین پول چیزی بگوید و درواقع رسانه همیشه در خدمت ارضای علایق صاحبان سرمایه است. حتی اگر من بعنوان مستقل نیز قصد داشته باشم حرفی را به شما انتقال دهم، قطعا هدفی از این کار دارم بنابراین بیطرفی در هیچ گفتاری ممکن نیست.
  • ابزار: انواع ابزارهای انتقال خبر در طول تاریخ بشری متفاوت بوده است. اولین ابزار انتقال خبر را باید مبدا اختراع زبان دانست که افراد می توانستند آنچه که در ذهن دارند را انتقال دهند. این روند بعد از اختراع خط توسط نوشتار ادامه یافت که بعد از ظهور چاپ، با گسترش جراید همراه گشت. بعد از پیشرفت علوم مخابراتی، ابزارها با رادیو و تلویزیون گسترش یافت و در دوران فعلی با ظهور اینترنت، شکل خبررسانی به سایتها و شبکه های اجتماعی نیز کشانده شد. اما نکته ای که در این میان مطرح است، استفاده ی دولتها از ابزارها و محدود کردن کانالهای رسانه است. همیشه دولتها دوست دارند که تنها منبع تامین اخبار برای مردم خود باشند تا اینگونه بتوانند به افکار عمومی جهت دهی کنند. یک مثال بارز از موفقیت در این رفتار را باید عملکرد حکومت کره شمالی دانست که باعث شده مردم آن کشور تصور کنند که خوشبخت ترین مردم جهان هستند. از زمان رشد شبکه های تلویزیونی ماهواره ای و ظهور اینترنت، قدرت و نفوذ رسانه های دولتی در تمام جهان افول چشمگیری داشته است زیرا رسانه های حکومتی دیگر تنها کانال اطلاع‌رسانی اخبار به مردم نیستند. اینجاست که رقابت در بین رسانه ها برای جذب مخاطب با هدف شکل دهی به افکار عمومی آغاز می شود. مهمترین راهکارهای رقابت رسانه ها شامل موارد زیر است:
    • در دسترس بودن که پس از ظهور اینترنت کلا تغییر کرد.
    • ارزان یا رایگان بودن (مثلا با ظهور اینترنت، اقبال روزنامه ها کاهش چشمگیری داشت).
    • بیان اخبار از دیدگاه های مختلف (حفظ بیطرفی در ظاهر).
    • بهره گیری از تکنیک های زیبایی شناسی مانند رنگ و موسیقی.
    • بیان آنچه که مخاطب دوست دارد بشنود هرچند دروغ باشد.
    • بهره گیری از تکنیک های جنسی که جزوی از ذات بشر است (بحث در این مورد بسیار است اما هرگز نمی توان به آن بی اعتنا بود).
    • پوشش دادن تمام سلایق جهت جذب حداکثری و تنوع.
    • تولید اخبار جدید و تبدیل شدن به اولین مرجع خبر برای مخاطب.
    • پرهیز از شعار زدگی و بیان نظرات همه (هرچند در ظاهر).
    • برقراری ارتباط تعاملی و فاصله گرفتن از مونولوگ (مونولوگ یعنی یک گوینده و چندین شنونده - مخالف دیالوگ یعنی گفتگویی گروهی که همه هم شنونده و هم گوینده هستند).
۲۸ خرداد ۰۲ ، ۱۲:۵۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

اصول ارتباط با مخاطب

اصول ارتباط با مخاطب

اصول ارتباط همان اصولی است که از ابتدای شکل گیری زبان در بین استانها مطرح بوده است و شامل موارد زیر می شود:

  1. در چه زمانی: مشخص است که ارائه اخبار باید هرچه سریعتر باشد و این یکی از اصول رقابت رسانه ای است. ضمنا بیان خبر در زمان نامناسب می تواند بدتر از بیان نکردن آن باشد. تا قبل از ظهور اینترنت، رسانه های ارتباط جمعی می توانستند اخبار را با کمی تاخیر اعلام کنند اما در شرایط کنونی بزرگترین رقیب رسانه های صوتی و تصویری را باید مردمی دانست که به صورت خودخواسته اقدام به توزیع اخبار می کنند. بنابراین رسانه های رادیویی و تلویزیونی باید بسیار چابک شوند. در سالهای گذشته مشاهده شده که رسانه های رسمی نتوانسته اند با سرعتی که مردم در انتشار اخبار فعالیت می کنند رشد کنند از این جهت سعی کرده اند که مردم را به اخباری که توسط مردم توزیع می شود بدبین سازند که البته به دلایل مختلف در این زمینه نیز ناکام مانده اند.
  2. در چه شرایطی: بسیار مشاهده شده که رسانه ها به بیان اخبار بی اهمیت می پردازند درحالیکه مردم به دنبال دغدغه های خود هستند. همین رویکرد باعث شده که جامعه درک کند که آن رسانه دست به سانسور خبری می زند و نسب به آن بی اعتماد شوند. رسانه ای که نتواند خواسته های مردم خود را پوشش دهد، قطعا از دایره رقابت حذف می شود.
  3. با چه لحنی: بیان لحن در گفتار از زمان پیدایش زبان اهمیت داشته است. مشخص است که استفاده از گفتار با رویکرد مذهبی نمی تواند جوامع سکولار را به خود جذب کند و باعث می شود که مخاطبین به سمت سایر رسانه ها متمایل شوند. در لحن گفتار رسانه باید حدود اعتدال ضمن قرابت به سلایق همه را حفظ کرد. حتی استفاده از لحن محاوره ای که معمولا در شبکه های اجتماعی استفاده می شود، یکی از اصول ارتباط افراد است که در بسیاری از رسانه ها رعایت نشده و مخاطب نمی تواند ارتباط کاملی با رسانه برقرار کند.
  4. به چه کسی: اکثر رسانه ها با هدف پاسخگویی به نیاز جامعه ای مشخص طراحی شده و به شناخت علایق همان جامعه می پردازند. مثلا در ایران کنونی می توانیم دو دسته رسانه ی جمعی مشاهده کنیم شامل رسانه های حکومتی و رسانه های فارسی زبان خارجی که اگر توسط رسانه های حکومتی به سلایق تمام جامعه پرداخته می شد، دلیلی برای مراجعه مردم به رسانه های دیگر وجود نداشت. رویکرد دفاعی حکومت ایران به رسانه های فارسی زبان خارجی استفاده از عبارت «معاند» و نمایش اشتباهات آنها است (که البته من قصد ندارم به ریشه یابی عناد بپردازم و این خود گفتاری مفصل است) اما مشخص است که رسانه های حکومتی توانایی رقابت را با توجه به چهارچوبهای خود نداشته اند بنابراین سعی در تخریب رقیب می کنند. (توجه فرمایید که من قصد تطهیر رسانه های خارجی را ندارم اما شما بگویید برای کسی که مثلا علاقه به موسیقی راک دارد چه تمهیداتی در رسانه های داخلی اندیشیده شده است؟)
  5. توسط چه کسی: همیشه در هر گفتاری توجه به زیرمایه های فکری، اعتقادی، علمی، و شخصیتی گوینده اهمیت داشته است. حتما برای شما هم رخ داده که به نتیجه برسید با توجه به موارد فوق نمی شود با کسی صحبت مفیدی داشت چون او نمی تواند حرفهای شما را بفهمد؛ و یا حتی ممکن است با افرادی مواجه شوید که حتی توانایی و تحمل شنیدن گفتار شما را ندارند پس قاعدتا ارتباط با چنین شخصی را پایان می دهید. این موضوع در زمانی به اوج می رسد که درک کنید یک رسانه دست به سانسور، دروغگویی، تطهیر خود یا یک تفکر، گفتار جانبدارانه، عدم توجه به نگاه های دیگر، عدم توانایی ادراک کافی، نداشتن استقلال و آزادی بیان، جانبداری از قشر خاصی از جامعه، تحمیل تفکر مورد تایید خودش، و مسائلی از این دست می زند (توجه شود که هیچ رسانه ای دارای چنین شرایطی نیست اما حداقل در ظاهر باید اینگونه رفتار کند). مشخص است که در این شرایط، گوینده از جایگاهی که لایق توجه مخاطب باشد ساقط می شود.
۲۸ خرداد ۰۲ ، ۱۲:۵۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

شِبهه علم چیست

شِبهه علم چیست؟

درواقع اگر بخواهیم دقیقتر به جریان نگاه کنیم، خواهیم دید که عده ای (در هر دو سمت مخاصمه) می خواستند برای مقابله با موج گسترش علم در جامعه ی ایرانی از یک راهکار علمی استفاده کنند اما چیزی نیافتند بنابراین به نتیجه رسیدند که باید یک شبهه‌علم بسازند و از آن استفاده کنند (شبهه علم یعنی آنچه که با علم مخلوط است اما نه می توان آنرا ثابت کرد و نه می توان رد کرد و اکثرا استفاده تبلیغاتی و ابرازی دارد). در اکثر گفتارهایی که با هدف اقناع افکار عمومی بیان می شود، گویندگان سعی می کنند که اهداف خود را آنقدر با کلمات تخصصی و فنی مخلوط کنند تا شنونده بپذیرد که چیزی از آن موضوع نمی فهمد و باید به گفتار گویندگان اکتفا کند. همیشه در مورد شبهه علم ها بیان می شود که این یک دانش جدید است که هیچ شخص یا کشوری به آن دست نیافته پس سعی نکنید آنرا فهمیده یا نقد کنید. شبهه علم دقیقا مثل همان لباس نامرئی است که یک کلاهبردار برای پادشاه دوخته بود و می گفت که فقط عاقل ها می بینند. آنچه که امروز در جامعه ایرانی بعنوان تفکر و سواد رسانه ای مطرح است دارای ریشه های علمی نیست بنابراین پیشنهاد می کنم هرجا که چنین عبارتی را شنیدید، بجای آنکه به ذهنیات خود شک کنید، اهداف گوینده ی این گفتار را بشناسید.

۲۸ خرداد ۰۲ ، ۱۲:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

تکنیک های متقاعد سازی مخاطب

تکنیک های متقاعد سازی مخاطب

خاستگاه اصلی این تکنیک ها در روانشناسی بوده و کاربرد بسیار گسترده ای در فروش و بازاریابی نیز دارند اما بخشی که هرگز از آن یاد نمی شود، کارکرد همین تکنیک ها در رسانه است. اطلاع و تسلط بالا بر این تکنیک ها برای بقای هر رسانه ای الزامی و حیاتی است تا بتواند مخاطبین خود را اقناع کد:

  • استفاده از استدلال شبهه عقلی و شبهه علمی برای متقاعد سازی مثلا بگوید: این پیشنهاد به این دلایل راهکار این مشکل است. اجرای این تکنیک نیاز به وجود دانش کافی در گوینده دارد تا شنونده اقناع شود. ضمنا شنونده نیز باید پذیرفته باشد که گوینده مورد اعتماد علمی و اخلاقی است.
  • استفاده از مولفه های ترس، یا شرم همراه با تهدید مثلا بگوید: اگر از ما حمایت نکنید، نزد جامعه بدنام و مطرود خواهید شد.
  • تبلیغات و نیازسازی نقش بسیار زیادی در متقاعدسازی دارد. همچنین تبلیغات می تواند نظریه شرطی سازی را اجرا کند مثلا: همراه کردن تصاویر مرتبط با پرچم یک کشور و ویدیوهای خشونت آمیز، باعث می شود که هر وقت کاربر با یکی از اینها مواجه شود، ناخودآگاه به یاد دیگری بیفتد.
  • ارجاع به قاعده بلشویک (اکثریت) و منشویک (اقلیت) مثلا بگوید: اکثر افراد سعادتمند در طول تاریخ از پیرو این مکتب فکری بوده اند.
  • استفاده از احساسات و عواطف مثلا بگوید: بخشی از پولی که شما برای فلان کالا خرج می کنید، صرف تولید جنگ افزار شده و یا به فلان گروه افراطی داده می شود تا مردم را بکشند.
  • اعلام برخی فعالیت های اجتماعی که باید به صورت خودجوش انجام بعنوان نیازهای آتی و حیاتی مثلا اینطور نهادینه شود که: نهادها و سازمانهای دولتی با کسانی که در انتخابات شرکت کرده اند همکاری بهتری دارند.
  • انتساب موفقیت به یک عامل خارجی مثلا بگوید: اگر می بینید که جومع غربی پیشرفت چشمگیری کرده اند، برای این است که ایدئولوژی ما را به درستی پیاده سازی می کنند.
  • تعیین هدف برای مشتری مثلا بگوید: اگر میخواهی در آینده زندگی آسان و رفاهمندی داشته باشی باید از فلان شخص حمایت کنی.
  • نشانه سازی مثلا بگوید: اگر می بینید که دچار مشکل زیست محیطی شده اید، برای آن است که فلان دستور خدا را رعایت نکرده اید.
  • تاکید بر حواس‌پرتی مثلا بگوید: در گذشته همه چیز بد بود اما مردم تاریخ را فراموش کرده اند، و در گذشته به این صورت بوده ه ما می گوییم.
  • ارائه مشوق مثلا بگوید: ایدئولوژی ما کمک می کند تا جامعه به سعادت برسد.
  • درگیر کردن شخص با خود مثلا سوال ایجاد می کند که: اگر از ما حمایت نکنی آینده فرزندت چه می شود؟
  • تمرکز بر موفقیت گذشته مثلا بگوید: تمام دستاوردهای مثبتی که در گذشته کسب شده، ناشی از عملکرد مردم به تفکر ما بوده.
  • مقایسه شرایط مثبت و منفی همراه با دلایل مثلا بگوید: اگر از ما حمایت کنید، امنیت خواهید داشت اما اگر از ما حمایت نکنید، شما را دشمن خواهد کشت.
  • معرفی خود به عنوان الگو مثلا بگوید: ما که الان آرامش فکری داریم بخاطر آن است که فلان ایدئولوژی را پذیرفته ایم.
  • تایید خود مثلا بگوید: مایی که این تفکر را پیشنهاد می دهیم، سالها در مورد آن تحقیق کرده ایم.
  • زیر سوال بردن دانش شنونده مثلا بگوید: شما چقدر درمورد MCBR می دانید؟ (درحالی که اصلا MCBR وجود خارجی ندارد) من می دانم و به شما پیشنهاد می دهم.
  • ارجاع به تاریخ مثلا بگوید: کوروش و داریوش هم با همین استراتژی پیروز شد و در فرهنگ ما این موضوع نهادینه است.

استفاده از جنبه های نظریه هماهنگی شناختی شامل:

  • تغییر ذهنیت با تقویت یک ذهنیت دیگر مثلا: کسی که سیگار را مضر می داند بشنود که سیگار باعث کاهش وزن می شود.
  • کاهش اهمیت یک شناخت مثلا: استفاده از خودروهای تولید داخل ضمن استفاده از کمربند، خطرات را کاهش می دهد.
  • استفاده از همپوشانی برای توجیه مثلا: آمار مرگ بر اثر تصادف با خودروهای داخلی کمتر از آمار مرگ بر اثر سیگار است.
  • درخواست بابت ارزیابی مجدد هزینه-پاداش مثلا: اگر شما دقیق فکر کنید خواهید دید که حمایت از ما برایتان به صرفه است.
  • محدود کردن تفکر و مشورت مطابق نظریه احتمال تشریح مثلا بگوید: با بیان این موارد نقطه مبهمی باقی نماند. این یعنی القا کردن این حس که نیاز به تفکر و مشورت وجود ندارد.

استفاده از نظریه های کارکردی به شرح زیر:

  • پرهیز از تنبیه با هزینه کم مثلا: اگر در اینگونه که می گوییم لباس بپوشید دیگر در خیابان اذیت نمی شوید.
  • مختل سازی عملکرد دفاعی ناخودآگاه مثلا بگوید: به چیزهای خوبی فکر کن که با رای دادن به فلانی رخ می دهد. این باعث خیال‌پردازی متناسب علایق شنونده توسط خودش می شود.
  • ایجاد ارزشهای شخصی که شخص بابت آن تمجید می شود مثلا: اگر این لباس را بپوشی، پاکدامنی خود را به همه نشان خواهی داد و برای تمام مردم، محترم خواهی بود.
  • آموزش آنچه که برای اهداف گوینده مفید است مثلا: شرکت در فلان جشن یا عزاداری برای سلامتی روانی مفید است (درحالیکه آن رویداد مختص حمایت از یک تفکر خاص است).
  • استفاده از نظریه تلقیح که معمولا برای تخریب یا حذف رقیب استفاده می شود مثلا: افشای دروغگویی یک رسانه ی دیگر از طریق شواهد و دلایل.
  • استفاده از نظریه سِیر روایی یعنی گوینده تجربیات افراد معروف را مطرح کند مثلا بگوید: اینشتین گفته من پس از عمری تحقیق به حقانیت فلان تفکر پی بردم.
  • استفاده از نظریه قضاوت اجتماعی یعنی گوینده در ابتدا از قالب فکری شنونده اطلاع کسب کند و مثلا اگر دارای ذهن مذهبی بود بگوید: پیامبر هم در این مورد میفرماید...

استفاده از نظریه سلاح های نفوذ که شامل موارد زیر است:

  • هدیه ای رایگان به شخص داده می شود تا احساس مدیون بودن را در او ایجاد کند (این هدیه می تواند یک شاخه گل در خیابان باشد).
  • اشاره به استقبال اجتماعی مثلا: این پرشورترین حرکت اجتماعی در غرب آسیا است.
  • ارائه میانبر مثلا: شما با استفاده از ایدئولوژی ما، راه صد ساله را یک شبه می روید.
  • بسط دادن چیزی مسخره به مسئله ای دیگر مثلا: درست است که این یک کتاب ایدئولوژیک یا اعتقادی است اما در پزشکی هم استفاده فراوان دارد.
  • استفاده از اثبات اجتماعی مثلا: هر کسی که آمده رشد فکری و تحقیق داشته، در نهایت به این نتیجه رسیده مگر آنکه گمراه باشد. 
  • استفاده از شباهت یعنی مثلا: این آنها دقیقا مشابه فلان قوم است که منقرض شدند.
  • استفاده از نام اشخاص قدرتمند برای تایید مثلا: این نظریه را پروفسور سمیعی هم تایید کرده.
  • استفاده از اصل کمیابی و اعلام کمبود که باعث می شود مردم به آن ارزش بیشتری بدهند مثلا: تنها ایدئولوژی در طول تاریخ که نتایج خوبی داشته، تفکر ما است و مشابه دیگری هم ندارد.

بر اساس نظریات: گس، سیتر، آلین، بیکن، آلباراسین، جانسون، کاچیوپو، کاسیوپو، پتی، ولش، فاوچ، سولز، پولوف، هیگینز، واکر، گارستن، آرمیتاژ، آبراهام، میچی، کالینز، دلاوینیا، گنتزکو، کاچیوپو، شومان، کاتز، شوارتزوالدر، برادوک، گیلارد، گرین، بارن، وودوارد، تاد، کومسووان، نانتاچانتون، راجرز، سالمینن، برگر، مسیان، هافر، گریزب، دولینسکی، لورن، رای، آگویر رودریگز، فریستاد، ماریان

۲۸ خرداد ۰۲ ، ۱۲:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

اثر بومرنگ و رسانه (روانشناسی)

اثر بومرنگ و رسانه (روانشناسی)

به معنای آن است که مخاطب حس کند در متقاعد سازی مورد اجبار قرار می گیرد و واکنش مقاومتی نشان می دهد. بنابراین:

  1. گفتار نباید حالت اجباری داشته باشد.
  2. گفتگو نباید در جو خشمگین صورت بگیرد.
  3. شنونده نباید حس کند چیزی که می شنود کلا خلاف تمام اصول عقلی است.
  4. گفتگو باید به نحوی باشد که اطلاعات گنگ، ناکافی یا خارج از دایره فهم شنونده به او داده شود مثلا از بمباران با اصطلاحات فنی پرهیز شود.
  5. شنونده نباید حس کند که در جبهه ی مقابل گوینده قرار دارد.
  6. وقتی شنونده نتواند آنچه که می شنود را با هنجارهای خود مطابقت دهد احساس گناه می کند و مخالفت می کند.
  7. اگر شنونده مقاومت اولیه درخصوص موضوع، شکل تفکر یا شخص گوینده دارد، بهتر است ابتدا این موضوع با برقراری دوستی کلامی اصلاح شود.
  8. شنونده باید حس کند که پیشنهادی دوستانه و خیرخواهانه دریافت می کند وگرنه حس می کند که آزادی او گرفته شده است.
  9. اگر در حین گفتگو، شنونده حس کرد که آزادی او گرفته شده است، بهتر است گفتگو به موضوعی دیگر که دوستانه است منحرف شود و پس از مدتی به بحث اصلی بازگردد.
  10. وقتی شنونده بر موضوعی تعصب افراطی دارد، بهتر است که گوینده به موضوع حمله نکند بلکه برایش سوالاتی منطقی ایجاد کند تا خودش به جواب برسد هرچند اقرار نکند. گفتگو باید صمیمی باشد.
  11. نتایج تحقیقات نشان می دهد یک تبلیغ تهاجمی علیه سیگار باعث افزایش تمایل به سیگار می شود.
  12. اگر شنونده اصرار بیش از حد را از گوینده دریافت کند، نسبت به آن بدبین می شود.

بر اساس نظریات: برهم، کوهن، کوییک، استفنسون، تیبو، استریکلند، کلی، ولکارت، هایدر، کرافورد، کارلستون، لوی، معراوی، رینگلد، وندلند، شریدر، جونز، دیلارد، بولتون، هیل، شولتز

۲۸ خرداد ۰۲ ، ۱۲:۳۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

مستند سفارشی چیست؟

مستند سفارشی چیست؟

این مورد تقریبا در تمام گفتارهای مرتبط با رفتار رسانه و مهندسی خبر به صورت پراکنده بیان شده است اما اهمیت آن اقتضا می کند که در اینجا جمع بندی گردد. یکی از شگردهای اقناع افکار عمومی این است که مسئله ای توسط رسانه بصورت مستند بیان گردد. لیکن از آنجایی که هیچکدام از رفتارهای رسانه به صورت بی‌طرفانه نیست، در تولید مستند نیز سعی می کند اهداف خود را دنبال کند. معمولا مستندها پس از یک رویداد اجتماعی ساخته شده و سعی می کنند آن اتفاق را مطابق خواست رسانه تبیین کنند. در ادامه به تبیین تکنیک های آن می پردازیم:

  1. اهداف: مستندهای هدفمند با توجه به اهداف رسانه ساخته می شوند. این اهداف معمولا برای بزرگنمایی و کاهی کوچک‌نمایی یه واقعه ساخته می شوند و هرکدام شامل تمام یا بخشی از تکنیک های مهندسی خبر و رفتار رسانه هستند.
  2. گزینش خوراک: هر مستندی با توجه به اهداف خود، از محتواهایی در جهت تایید همان اهداف استفاده خواهد کرد. شما هرگز در یک مستند خبری نمی بینید که از گفتارها یا جهتگیری های در نقد اهداف آن مستند استفاده شده باشد.
  3. خوراک استنادی: معمولا در مستندهای خبری از داده هایی که جنبه طبقه بندی شده دارد نیز استفاده می شود تا به مخاطب القا کند که این مستند بر پایه ی داده هایی ساخته شده که شما نمی دانستید پس تفکر قبلی خود را رها کنید. از نمونه ی این خوراک ها می توان به ویدیوهای اعترافات، دوربینهای مداربسته، گزارشات منابع اطلاعاتی و.... را بیان کرد.
  4. تقطیع: بعید است که در یک مستند خبری بتوان ویدیوهای یک واقعه را به صورت کامل دید. و معمولا صرفا بخشهایی گزینش می گردد که در تایید موضوع مستند باشد. اکثر مستندهای خبری با اهدافی مانند تسکین یا تهییج ساخته می شوند و در تصاویری را گزینش می کنند که به هدف نهایی کمک کند. حتی نحوه ی چینش تصاویر نیز در این خصوص اهمیت فراوانی دارد.
  5. عوامل صوتی و بصری: در جهت تأثیرگذاری حداکثری، معمولا از موسیقی مرتبط با همان هدف استفاده می شود و یا نوشته هایی که در اطراف تصویر نمایش داده می شوند، قصد دارند که تفکر مخاطب نسبت به آنچه که می بیند را جهت‌دار کند.
  6. نتیجه نهایی: از آنجایی که مستندسازان خبری نمی توانند دیدگاه مستقل و بیطرف داشته باشند، مشخص است که پس از طی کردن تمام مراحل فوق باید به همان هدفی برسند که در ابتدا تعیین شد (اقناع افکار عمومی با هدف خودشان). آنها در نتیجه گیری نهایی نیز همان اهداف خود را بیان می دارند تا مخاطبی که هنوز به نتیجه نرسیده است را به صورت کامل اقناع کنند.
۲۸ خرداد ۰۲ ، ۱۲:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

رفتار، عملکرد و کارکرد رسانه

رفتار، عملکرد و کارکرد رسانه

می دانیم که هر رسانه ای از بدو تشکیل نسبت به تحقق اهدافی از پیش تعیین شده تلاش می کند در غیر اینصورت اصلا تشکیل نمی شود. اگر رسانه ای نتواند نظر صاحبان قدرت و سرمایه را که برای دستیابی به اهداف خود اقدام به راه اندازی رسانه نموده اند را برآورده سازد، احتمالا حمایت ایشان را از دست داده و ناچار به اتمام فعالیت خواهد بود بنابراین تمام رفتار، عملکرد و کارکرد رسانه بر اساس تحقیق اهداف اولیه شکل می گیرد (که جزو مباحث مدیریت استراتژیک خواهد بود). اما مسئله ای که بسیار حائز اهمیت است، این است که اکثر رسانه ها به هیچ وجه اهداف خود را اعلام نمی کنند زرا اگر اعلام کنند، احتمالا با ریزش شدید مخاطب مواجه خواهند شد. بنابراین لازم است که مخاطب بتواند از طریق آنالیز رفتار و عمکرد رسانه که مهمترین موارد آن در ادامه بیان می شود، نسبت به شناخت اهداف ابتدایی رسانه و شگردهای مورد استفاده از آن آشایی کافی را کسب نماید. معمولا یکی از مهمترین بخشهای هر رسانه خبری شامل واحد خبر و خصوصا استودیوی خبر می شود که تقریبا همیشه در کنار دفتر رئیس سازمان قرار دارد. این نوع چینش ساختمان از آن جهت است که رئیس سازمان بتواند نظارت هرچه بهتر بر اجرای خبر داشته باشد و درصورت نیاز بتواند پخش خبر را تغییر داده و یا متوقف کند. در ادامه ی این گفتار به مهمترین کارکردهای رفتاری رسانه پرداخته می شود.

۲۸ خرداد ۰۲ ، ۱۲:۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

رصد رسانه های رقیب

رصد رسانه های رقیب

تمام رسانه ها بخشی را دارند که به تحلیل و بررسی رسانه های مختلف خود می پردازند. مهمترین اهداف از این رصد شامل موارد زیر است:

  1. هر رسانه ای دوست دارد که تنها مرجع برای شکل دهی به افکار عمومی مخاطبین خود باشد بنابراین سعی می کند رقبای خود را در نظر مخاطب تخریب کند. این کار معمولا با اهدافی مثل جمع آوری اشتباهات کلامی، اشتباهات خبری، ایرادات پخش، مشکلات اخلاقی فعالان، و در یک کلام حاشیه‌سازی برای رسانه رقیب است.
  2. رسانه ها معمولا سعی می کنند برای رسمیت دادن به گفتارهایی که مطابق میل خودشان باشد، از سایر رسانه ها نقل قول کنند که البته این نقل قول ها معمولا همراه با کلاژ خبری (قیچی زدن در خبر اصلی) است. حالا اگر این خبر را بتوانند از رسانه های رقیب استخراج کنند، می توانند آنرا به عنوان اقرار به افول و شکست طرف مقابل جلوه دهند.
۲۸ خرداد ۰۲ ، ۱۲:۱۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

مجموعه های روشنگری در رسانه های خبری

مجموعه های روشنگری در رسانه های خبری

این مجموعه ها که معمولا نسبت به سایر خبرها طولانی تر بوده و ممکن است از چند دقیقه تا چند ساعت ادامه یابند. انواع مجموعه های روشنگری معمولا شامل موارد زیر است:

  1. میزگرد خبری: در این میزگردها معمولا چند نفر که از سوی رسانه به عنوان کارشناس معرفی می شوند، سعی می کنند مسائلی که برای رسانه مهم است (درحالیکه شاید جامعه دغدغه های مهمتری داشته باشد) را کانالیزه و استانداردسازی کنند. به بیان ساده تر، این افراد اجازه ندارند حرفی خارج از تمام چهارچوبهایی که در فوق به آن اشاره شد مطرح کنند و باید به نتیجه ای برسند که رسانه از قبل مشخص نموده است. معمولا در این میزگردها از دو جبهه بعنوان منتقد و مدافع استفاده می شود که البته قبلا هردو از فیلترهای رسانه عبور کرده و استانداردهای لازم را کسب کرده اند. اصلی ترین کارکرد این میزگردها شامل: کانالیزه کردن افکار عمومی، القای حس دغدغه‌مندی رسانه، القای ظاهری بیطرفی رسانه، و اغنای افکار عمومی با اهداف از پیش تعیین شده است.
  2. مستند خبری: طیف مستندها بسیار گسترده بوده و انواع فراوانی دارد که عموما از همان اهدافی که میزگردها برای آن تشکیل می شوند تبعیت می کنند. اصلی ترین تفاوت مستندهای خبری با میزگردها مربوط به زمان ساخت آن است یعنی معمولا میزگردها در هر زمانی امکان برگزاری دارند اما مستندهای خبری بعد از وقوع یک واقعه ساخته می شوند تا افکار عمومی را کانالیزه و اقناع کنند. نتایجی که مستندهای خبری به آن می رسند هرگز بر خلاف اهداف اولیه ی رسانه نیست. یکی دیگر از تفاوتهای مستندهای خبری با میزگرد آن است که در مستندها از عوامل مختلفی برای برانگیختن احساسات و عوامل اجتماعی مانند ترفندهای سینمایی نیز استفاده می شود.
۲۸ خرداد ۰۲ ، ۱۲:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

رسانه توتالیتر (تمامیت خواه)

رسانه توتالیتر (تمامیت خواه)

تمام آنچه که در تکنیکهای مهندسی خبر گفته می شود را باید نوعی توتالیتاریسم رسانه ای دانست که تمام رسانه ها به آن عمل می کنند اما نوعی توتالیتاریسم رسانه ای نیز وجود دارد که معمولا در کشورهای کمونیستی و حکومت های توتالیتر بیشتر مشهود است. این نوع رفتار بجای پرداختن به شاخه های مهندسی خبر، سعی می کنند که بخشهای مختلف زنجیره ی ارتباطی رقبا و مخاطب را محدود و یا قطع کند که در ادامه به آن می پردازیم:

  1. قطع منابع خبر: هرچه حکومت‌ها بیشتر به سمت توتالیتاریسم پیش روند، احتمال آنکه اطلاعات بیشتری را شامل طبقه بندی محرمانه بدانند بیشتر است و این مسئله در حکومت های کمونیستی تا حدی افزایش می یابد که حکومت صرفا آنچه را که توسط رسانه های خودش اعلام می کند محرمانه نمی داند. همین مسئله باعث می شود که اینگونه حکومت‌ها سطوح بسیار سختگیرانه تری را برای بیان تفاوت بین خبرنگار و جاسوس فرض کنند. این حکومت ها معمولا خبرنگاران رسانه هایی که حس کنند کمی زاویه دارند را اخراج یا زندانی می کنند. همچنین مجازات‌های بسیار سختی را برای هر کسی که با رسانه های تایید نشده ارتباط برقرار کند فرض می کنند. البته ذکر این موضوع نیز لازم است که در چنین جامعه هایی، مردم به این نتیجه می رسند که رسانه ی رسمی فاقد کارکرد اجتماعی و صرفا سخنگوی حکومت است بنابراین به رسانه های دیگر جلب می شوند.
  2. قطع ابزارهای مخابره: بسیاری از دولتها سعی می کنند که ابزارهای مخابراتی رسانه های رقیب را به نحوی از کار بیندازند. از جمله ی این روشها می توان به حملات سایبری و هک، تحریم مخابرات ماهواره ای (یعنی یک دولت به شرکتهای زیرمجموعه خود دستور دهد که ماهواره های مخابراتی را در اختیار رسانه رقیب قرار ندهند)، حملات خرابکارانه به ایستگاه های مخابراتی، و... اشاره کرد.
  3. قطع ابزارهای دریافت: در بسیاری از کشورها، دولتها تصمیم می گیرند که دسترسی اینترنتی کاربران خود را به شبکه های خبری رقیب محدود کنند. همچنین در برخی کشورها که سطح توتالیتاریسم بالاتری دارند (مانند چین)، دولتها چنانچه نتوانند نظارتی بر ارسال اخبار توسط کاربران داشته باشند اقدام به مسدود سازی شبکه های اجتماعی نیز می کنند. و یا در برخی کشورها سعی می کنند با ارسال پارازیت مانع دریافت سیگنال ماهواره ای شوند. در کشوری مانند کره شمالی حتی داشتن رادیو که موج خارجی را دریافت کند، با اعدام همراه است.
۲۸ خرداد ۰۲ ، ۱۲:۰۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

رسانه و القای ترس در جامعه

رسانه و القای ترس در جامعه

یکی از اصلی ترین کارکردهای رسانه، ایجاد و القای ترس است. در تمام رسانه های هدفمند، مشاهده می کنیم که همیشه یک «دشمن فرضی» وجود دارد که در بسیاری از مواقع هویت موهوم دارد. یعنی ممکن است از دشمنی سخن گفته شود که هرگز به درستی برای افکار عمومی مشخص نشده و دلایل دشمنی آن معلوم نیست. زیرا چنانچه به دلایل دشمنی آن «دشمن فرضی» اشاره شود، مردم سعی می کنند که این پارامترها را در دیگران نیز جستجو کنند و بعید نیست در کسانی که خود را در مقابل «دشمنان فرضی» نشان می دهند نیز همان پارامترها یافته شود. اما دلایل این دشمن سازی و القای ترس می تواند شامل موارد زیر باشد:

  1. همیشه ترس در انسان باعث اختلال در تفکر منطقی می شود. در این زمان می توان به آسانی با جهت دهی به افکار عمومی، افکار جهت‌دار را به مردم القا کرده و ایشان را بدون آنکه خودشان بدانند مطیع ساخت.
  2. وجود یک دشمن که تبلیغات بسیاری بر علیه او شده است، باعث می شود که جامعه به سمت حمایت از شخص یا گروهی بروند که حتی از آنها نیز رضایت ندارند.
  3. وجود یک یا چند تهدید همیشگی، باعث سوق یافتن حکومت‌ها به میلیتاریزم (نظامی گری) با حمایت مردم می شود. در بسیاری از موارد نیز حکومت برای آنکه بتواند حمایت اجتماعی بیشتری کسب کند، دستاوردهای نظامی خود را بسیار بیشتر از آنچه که هست جلوه می دهد. حتی در بسیاری از موارد ممکن است از یک عنصر صرفا تبلیغاتی برای این موضوع استفاده کند که حتی وجود خارجی هم ندارد.
  4. یکی از مسائلی که باعث می شود جامعه ای با شرایط زندگی ناگوار باز هم از نظام حاکمه حمایت کنند، ترس از بدتر شدن شرایط نسبت به وضعیت فعلی است. در این زمان رسانه وظیفه دارد وضعیت را درصورت تغییر نظام حکومتی بسیار بدتر جلوه دهد حال آنکه ممکن است آینده ی پس از تغییر اصلا بد نباشد.

توجه: در تمام موارد فوق، رسانه های مخالف حکومت رفتارهایی دقیقا برعکس نشان می دهند.

۲۸ خرداد ۰۲ ، ۱۲:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

نمایش لیاقت حکومت به وسیله رسانه

نمایش لیاقت حکومت به وسیله رسانه:

رسانه های جهت‌دار همیشه سعی می کنند که منابع حمایتی خود را در اذهان عمومی لایق جلوه دهند. همچنین وجه مقابل آن نیز وجود دارد که سعی می شود یک سیستم فکری یا حکومتی را نالایق نشان دهند. اصلی ترین تکنیک های نمایش لیاقت شامل موارد زیر است:

  1. بزرگ نمایی: تبلیغات بسیار بر دستاوردهای کوچک که ممکن است مشکلات اصلی جامعه را رفع نکند.
  2. اصلاحات: نمایش برخورد ساختارهای تصمیم گیری با فساد و سعی در اصلاح وضعیت اجتماعی (که معمولا نمایشی است و شامل سرشاخه های فساد نمی شود خصوصا وقتی که فساد در ساختار تصمیم‌گیری نهادینه شده باشد. توجه شود که صاحبان قدرت و سرمایه هرگز بر علیه خود اقدام نمی کنند)
  3. جامعه آرمانی: سانسور خبری مشکلات اجتماعی و نشان دادن جامعه در وضعیت آرمانی (هرچند رسانه ها برای حفظ پایگاه اجتماعی خود ناچارند گاهی مطابق نظر افکار عمومی عمل کنند اما آنقدر حساب شده است که خللی به لیاقت ساختار وارد نشود).
  4. استفاده از شبهه‌علم: شبهه‌علم یعنی چیزی که بر پایه اطلاعات علمی موهوم و اثبات نشده اعلام می شود. شبهه علم شامل گفتاری است که به نظر علمی می آید اما نه امکان تایید دارد و نه امکان رد. در بیان شبهه علم معمولا گفته می شود که «که این یک دانش جدید است و هیچ کشوری به آن دست نیافته است» تا کسی نتواند دروغ بودن ادعا را اثبات کند. این دقیقا مثل همان لباس نامرئی است که یک کلاهبردار برای پادشاه دوخته بود و می گفت احمقها نمی توانند آنرا ببینند.
  5. رفع مشکلات: این موضوع در مواردی صادق است که به صورت ناگهانی خبر از حل یک مشکل دیرینه پخش می شود اما هرگز گفته نمی شود که ریشه های آن مشکل چه بوده است.
  6. مشروع سازی: معمولا رسانه ها سعی می کنند رفتارهای صاحبان قدرت و سرمایه را مطابق نظر خبره ترین و خوشنام ترین انسانهای تاریخ جلوه دهند تا اینگونه به آن رفتار، دیدگاهی مورد تایید و مشروع جلوه دهند.
۲۸ خرداد ۰۲ ، ۱۲:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

دغدغه سازی رسانه

دغدغه سازی رسانه

غیر ممکن است جامعه ای وجود داشته باشد که دغدغه ای نداشته باشد اما در بسیاری از موارد، ممکن است که رسانه بخواهد در آن تغییری ایجاد کند. این نوع عملکردها معمولا شامل موارد زیر است:

  1. ممکن صاحبان سرمایه و قدرت ببینند که توانایی حل آن دغدغه را ندارند. در این زمان سعی می کنند مسئله یا مسائلی بی اهمیت را آنقدر بزرگ جلوه دهند تا تمرکز جامعه از مسئله اصلی منحرف شود.
  2. گاهی ممکن است رسانه سعی کند که یک دغدغه را بی اهمیت نشان دهد. در این زمان به مخاطب حمله کرده و تلویحا بگوید «توانایی فکر تو ناقص است و درست این است که ما می گوییم». در این موارد معمولا از تحلیل های به ظاهر علمی (با کلمات و عباراتی که مخاطب نمی فهمد) استفاده می کند یا مستندی جهت‌دار تولید و پخش می کند.
  3. گاهی نیز ممکن است که رسانه در جهت تامین مقاصد صاحبان سرمایه و قدرت، بدون هیچ پیش‌زمینه ی قبلی شروع به برجسته سازی موضوعی کند که جامعه به آن فکر هم نمی کرده است. این عملکرد اصطلاحا «دغدغه سازی» نامیده می شود و مقرر است جامعه به آن چیزی فکر کند که اهداف رسانه است.
۲۷ خرداد ۰۲ ، ۲۰:۰۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

نقش رسانه بر فرهنگ (کارکرد فرهنگی رسانه)

نقش رسانه بر فرهنگ

در جامعه ای که آزادی رسانه ای وجود داشته باشد، معمولا رسانه های محلی و یا سلیقه ای نیز وجود خواهد داشت. مثلا فرض کنید که در یک کشور، رسانه ای مختص رانندگان هارلی‌دیویدسون وجود دارد که سلایق آن خرده فرهنگ را منعکس می کند (هرچند از زمان ظهور اینترنت و شبکه های اجتماعی، وجود چنین رسانه هایی فراگیر شده است) لیکن در اینجا موضوع گفتار مختص رسانه های وابسته به منابع ثروت و قدرت است. اینگونه رسانه ها معمولا تلاش می کنند تا فرهنگ مشابه با اهداف خود را گسترش دهند و در این جهت عملکردهای زیر را خواهند داشت:

  1. عمومی سازی: معمولا رسانه ها سعی می کنند فرهنگ مورد تایید خود را به عنوان فرهنگ غالب اجتماعی جلوه دهند و سایر تفکرات فرهنگی که با ایشان مغایرت دارد را به عنوان انحراف فرهنگی و یا تهاجم فرهنگی معرفی کنند. اصلی ترین هدف از این عملکرد، یکسان سازی افکار عمومی و قاعده مند کردن آن متناسب با اهداف خودشان است تا چنانچه در آینده قصد جهت دهی به افکار اجتماعی را داشتند، با جامعه ای یکسان مواجه باشند که مخالفتی در آن شکل نمی گیرد.
  2. نادیده گرفتن: با وجود آنکه ممکن است تفکر اکثر جامعه بر خلاف اهداف رسانه باشد، رسانه سعی می کند این قشر را نادیده بگیرد تا طرفداران آن تفکر فکر کنند که در اقلیت هستند. همچنین این عملکرد باعث می شود که طرفداران تفکر مورد تایید رسانه فکر کنند که در اکثریت هستند. این رویکرد رسانه تاثیر فراوان بر عملکرد اقشار در جامعه دارد.
  3. مشروع سازی: ممکن است اکثریت جامعه یک رفتار را به عنوان ناهنجار بشناسند اما رسانه بر اساس فشارهای صاحبان قدرت و سرمایه، اقدام به هنجارسازی آن رفتار بکند. بارزترین نمونه های این رفتار را می توان در خصومت های دولتها دید که رسانه هایشان سالها به این دشمنی دامن می زدند اما وقتی دو دولت با یکدیگر آشتی می کنند، رسانه هایشان نیز به صورت ناگهانی تغییر موضع می دهند.
  4. فراموشی اجتماعی: ممکن است رسانه هایی که در گذشته به برخی مسائل می پرداختند، به صورت ناگهانی و با توجه به اهداف صاحبان قدرت و ثروت، نسبت به آن موضوع سکوت کنند و طوری رفتار کنند که گویا هرگز چنین مسئله ای را در دستور کار نداشته اند. اگر این رسانه ها دارای جایگاه مناسبی در جامعه هدف باشند، ممکن است جامعه نیز آن مسائل را فراموش کند. یکی از راهکارهایی که می تواند به ما کمک کند که بدانیم یک مسئله چقدر دغدغه ی جامعه بوده است، این است که ببینیم وقتی رسانه های فراگیر از پرداختن به موضوع صرفنظر می کنند، چقدر طول می کشد تا جامعه به آن مسئله بی تفاوت شود. هرچه این بازه کوتاهتر باشد، نشان می دهد که آن مسئله صرفا تبلیغات رسانه بوده نه دغدغه ی مردم.
  5. عادی سازی: یکی از کارهایی که رسانه های هدفمند سعی در انجام آن دارند عادی سازی است. عادی سازی یعنی کاهش حساسیت اجتماعی یک موضوع. معمولا صاحبان قدرت و سرمایه سعی می کنند از طریق بیان اینکه «همه جای دنیا همین است» یا «همه جای دنیا غرق در بدبختی است»، سعی می کنند بی کفایتی های خود را به حساب جبر زمانه تمام کنند. اما مسئله این است که تمام حکومت‌ها با ادعای اینکه «ما اشتباه سایرین را تکرار نمی کنیم» و «نظام فکری ما از همه بهتر است» به بقای خود ادامه می دهند پس هرگز نمی توان ایرادات موجود را با وجود ایرادات در سایر دنیا مقایسه کرد. اگر شما هم مثل آنها هستید پس شما مزیتی که ادعا می کرده اید را ندارید و به همان اندازه ناکارآمد هستید. این موضوع خصوصا وقتی تبلور می یابد که یک نظام فکری بخواهد خود را بی نقص جلوه دهد درحالیکه نقایص در جامعه مشهود است. نمونه ی برعکس این مسئله نیز وجود دارد و مربوط به رسانه هایی است که در جهت مخالف قرار دارند. آنها سعی می کنند بی کفایتی را عادی سازی کنند.
۲۷ خرداد ۰۲ ، ۲۰:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح
شنبه, ۲۷ خرداد ۱۴۰۲، ۰۵:۴۲ ب.ظ هادی امیری فلاح
خلاصه کاربردی مدیریت فناوری اطلاعات و تحول دیجیتال

خلاصه کاربردی مدیریت فناوری اطلاعات و تحول دیجیتال

خلاصه کاربردی مدیریت فناوری اطلاعات و تحول دیجیتال

احتمالا شما نیز عبارت تحول دیجیتال را بارها شنیده اید اما تعریف دقیقی از آنرا در اینترنت نیافته اید. شاید اصلی ترین دلیل این واقعه آن باشد که تحول دیجیتال رویکرد جدیدی به فناوری اطلاعات است و هدف از آن استفاده از زیرساخت های فناوری اطلاعات در جهت پیشبرد تمام اهداف استراتژیک سازمان باشد. همیشه واحد فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) یک واحد ستادی و خدماتی برای سایر واحدها فرض می شده که همین رویکرد باعث نخوت در فعالیت آن می گردید اما از حدود 20 سال گذشته در جهان (و یکی دو سال گذشته در ایران)، متفکرین حوزه مدیریت دریافتند که این زیرساخت عظیم می تواند در تمام شئونات عملکردی یک شرکت نقش موثر و فعال داشته باشد. از این رو، یک کارشناس تحول دیجیتال لازم است دانش کافی در زمینه های زیر را داشته باشد:

  1. تمام آن چیزی که از مباحث فنی واحد IT می دانیم.
  2. دانش نسبتا کامل در زمینه مدیریت استراتژیک
  3. دانش کافی در زمینه تحقیق و توسعه
  4. دانش نسبتا زیاد در زمینه مدیریت عملکرد و فرایند
  5. دانش بسیار زیاد در زمینه مارکتینگ، فروش و خصوصا دیجیتال مارکتینگ
  6. اطلاع کامل از اصول هوش مصنوعی، یکپارچه سازی، نرم افزارهای سازمانی، مدیریت داده و داده کاوی، مجازی سازی، تجارت الکترونیک، پلتفرم دیجیتال، کلیات ارز دیجیتال، و رایانش ابری

با توجه به اینکه بند 1 کاملا فنی بوده و بندهای 2 الی 5 در مباحث جداگانه ای بیان شده اند، در این گفتار صرفا به بند 6 پرداخته و توضیح داده می شود. 

فهرست سرفصلهای فناوری اطلاعات و تحول دیجیتال

با کلیک بر روی هرکدام از زیرشاخه های زیر می توانید وارد آن شده و مطالعه فرمایید. توجه فرمایید که این لیست خلاصه مهمترین مقالات حوزه فناوری اطلاعات و تحول دیجیتال است لیکن با توجه به گستردگی موضوع، در آینده نیز تکمیل تر می شود. همچنین نظرات شما می تواند باعث غنی تر شدن مباحث شده و درصورتی که موضوعی را لازم می دانید، در بخش نظرات بیان فرمایید تا در آینده اضافه شود.

1- کلیات تحول دیجیتال:

2- هوش مصنوعی:

3- یکپارچه سازی و نرم افزارهای سازمانی

4- مدیریت داده و داده کاوی

5- مجازی سازی

6- تجارت الکترونیک

7- پلتفرم دیجیتال و طراحی نرم افزار

8- رایانش ابری

  • این بخش در آینده اضافه می گردد

9- ارز دیجیتال

  • این بخش در آینده اضافه می گردد

به امید توفیقات الهی

دکتر هادی امیری فلاح

۲۷ خرداد ۰۲ ، ۱۷:۴۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

حاکمیت داده

حاکمیت داده

فرایندی است که الزامات آن در ادامه بیان می شود. این کار توسط مدیر دانش با همکاری واحد فناوری اطلاعات انجام می شود چون تمرکز حاکمیت داده بیشتر مبتنی بر کیفیت محتوای داده ها و رفتار پرسنل است. درواقع حاکمیت داده می تواند حتی بدون بستر فناوری اطلاعات نیز اجرا شود. الزامات:

  1. طبقه بندی دسترسی افراد به داده ها
  2. بررسی کیفی داده ها از نظر قابلیت استفاده و مفید بودن داده برای سازمان
  3. سازگاری محتوا با قالبهای مورد نیاز سازمان یعنی مثلا وقتی دانش سازمان بصورت مکتوب است، این محتوا از نوع ویدیو نباشد
  4. برقراری نظام یکپارچگی داده های موجود
  5. پیاده سازی ساز و کارهای امنیتی برای کارکنان
  6. انطباق با استاندارد مثلا داشتن رفرنس.

اهداف حاکمیت داده

  1. کمک به تصمیمات مدیریتی با استفاده از داده های باکیفیت
  2. پرهیز از جریمه پرسنل بخاطر درج داده های غیر استاندارد
  3. بهبود امنیت داده ها با سیاستهای دسترسی
  4. حداکثر بهره برداری از داده ها در درآمد سازمان
  5. تعیین مسئولیت برای پرسنل درقبال کیفیت داده ها
  6. امکان نظارت آسانتر از طریق تعیین استاندارد برای داده های جدید
  7. به حداقل رساندن تجربیاتی که قبلاً انجام شده اند
  8. بهبود اثربخشی کارکنان
  9. اصلاح و تسهیل فرآیندهای جمع آوری داده
  10. حفظ دانش سازمانی

بر اساس نظریات: جیانی، سارسفیلد

۲۷ خرداد ۰۲ ، ۱۷:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

داده کاوی چیست؟

داده کاوی چیست؟

داده کاوی یک فعالیت میان رشته ای مابین علوم کامپیوتر و آمار است و هدف اصلی آن کشف رابطه بین انبوه داده ها با هدفی است که قبلا تعیین شده باشد. یک مثال بسیار ساده در داده کاوی، این است که یک شرکت بخواهد از میان تمام مشتریانی که تاکنون خرید کرده اند، آنهایی که احتمال بیشتری برای خرید محصول جدید دارند را شناسایی کند. در شکتهای تجاری، مهموا داده کاوی در خدمت استراتژی های درآمدی شرکت است.

مراحل داده کاوی:

  1. مشخص کردن هدف (مثلا شناسایی مشتریان).
  2. جمع آوری داده از تمام زیرساخت های در اختیار (مثلا تمام بانکهای اطلاعاتی شرکت).
    توجه: برای داده کاوی باید حجم داده ها به قدری بزرگ باشد که بتوان از آن نتیجه ای را استخراج کرد.
  3. مرتب سازی و یکسان سازی داده ها (تمام داده ها از یک نوع باشند مثلا در یک جدول اکسل نمی توان داده های صوتی یا تصویری را درج کرد).
  4. اصلاح یا حذف داده های مخدوش.
  5. پیدا کردن رابطه ها (مثلا مشتریانی که شماره موبایل آنها 0912 است یا در سال گذشته یخچال خریده اند).
  6. حذف داده های زائد (سایر داده های نامرتبط با موضوعی که درمورد آن تحقیق می کنیم حذف می شوند).
  7. پس از کسب خروجی از فرایند فوق، کیفیت و صحت نتایج مورد ارزیابی و تست قرار می گیرد.
  8. ذخیره سازی نتایج و استفاده از آنها با اهدافی که از ابتدا مشخص شده بود.
  9. اتوماتیک سازی این فرایند از طریق برنامه نویسی (درصورتیکه کاربرد آن دایمی باشد).
  10. در بسیاری از موارد، هدف از داده کاوی این است که بتواند داده های آماری را به صورت لحظه ای (Real-time) تبدیل به نمودارها و گزارشات کند تا بتوان از آن در سیستم های گزارش دهی (مانند هوش تجاری) استفاده کرد.

بر اساس نظریات: لاول، پیاتتسکی، شاپیرو، آزودو، سانتوس، ویگن، کلیفتون، کامبر، ویتن، بوکارت، هلمز، چارمزا، ددمن، پارکر

۲۷ خرداد ۰۲ ، ۱۷:۱۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

اهداف داده کاوی یا دیتا ماینینگ

اهداف داده کاوی:

داده کاوی ممکن است با اهداف زیر انجام شود:

  1. تشخیص اتفاقاتی که رخداد آنها عمومیت ندارد و کشف دلایل آنها: مثلا در دو سال گذشته، تماس مشتریان خارجی با شرکت 100% افزایش داشته است و دلیل آن نامشخص است. بعدا کشف می شود که به دلیل رشد ارز دلار، هزینه تولید در ایران بسیار پایینتر از کشورهای دیگر است و مشتریان متمایل به خرید از تولیدکنندگان ایرانی شده اند.
  2. کشف ارتباطات بین اتفاقات: مثلا ممکن است یک فروشگاه اینترنتی متوجه شود که معمولا 20% از مشتریانی که دستگاه اسپرسوساز می خرند، به دنبال تمپر نیز می گردند اما از این 20% اکثر کسانی که تمپر را در فروشگاه می بینند آنرا می خرند. این تحلیل نشان می دهد که اکثر مشتریان به تمپر نیاز دارند اما ممکن است نام یا کاربرد آنرا ندانند و اگر به ایشان معرفی شود، به احتمال بسیار زیاد می خرند.
  3. خوشه بندی: یعنی بتوان تمام داده ها را بر اساس مشترکات به دسته هایی که دارای مشابهت تقسیم کرد. مثلا مشتریان شهرستانها را به دسته هایی تقسیم کرده و برای هرکدام برنامه هایی متناسب با همان موقعیت جغرافیایی تنظیم نمود.
  4. طبقه بندی داده ها: معیارهای طبقه بندی ممکن است به عوامل بسیاری مرتبط باشد. یک مثال واضح از این عملکرد، زمانی است که یک سیستم ایمیل بخواهد نامه های الکترونیکی را به هرزنامه و صحیح تقسیم کند. در این زمان معمولا به ماهیت ارسال کننده توجه می کند مثلا سرویس های ارسال ایمیل انبوه از پروتکل SMTP استفاده می کنند تا به سیستم های ایمیل بگویند که ارسال پیامها از یک سرویس معتبر انجام می شود.
  5. خلاصه سازی: در بسیاری از موارد، هدف از داده کاوری این است که بتواند یک گزارش کوتاه (شاید در حد یک نمودار خطی) از انبوه داده ها ارائه کند تا جهت کلی حرکت را نشان دهد.
  6. رگرسیون: رگرسیون یک الگوریتم پرکاربرد در داده کاوی و یادگیری ماشین است. هدف اصلی رگرسیون، پیش‌بینی یک متغیر وابسته با توجه به یک یا چند متغیر مستقل است. رگرسیون به دو نوع تقسیم می‌شود: خطی و غیرخطی. در رگرسیون خطی، فرض بر این است که رابطه بین متغیرهای وابسته و مستقل به صورت خطی است. در رگرسیون غیرخطی، رابطه بین متغیرهای وابسته و مستقل به صورت غیرخطی است. مثال دیگری از کاربرد رگرسیون، پیش‌بینی حجم فروش یک محصول به وابستگی به عواملی مانند قیمت، تبلیغات، فصل، منطقه جغرافیایی و ... است. با جمع‌آوری داده‌های مربوط به فروش‌های گذشته و تحلیل رابطه بین این عوامل و حجم فروش، می‌توانیم با استفاده از الگوهای یافت شده، پیش‌بینی حجم فروش در آینده را انجام دهیم. در کل، رگرسیون یکی از قدرتمندترین روش‌های پیش‌بینی و پیش‌بینی خطاست و به همین دلیل در بسیاری از صنایع و کاربردهای داده کاوی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

بر اساس نظریات: لاول، پیاتتسکی، شاپیرو، آزودو، سانتوس، ویگن، کلیفتون، کامبر، ویتن، بوکارت، هلمز، چارمزا، ددمن، پارکر

۲۷ خرداد ۰۲ ، ۱۷:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

بیگ دیتا یا کلان داده

بیگ دیتا یا کلان داده

هر نوع داده ای که بدلیل حجم بالا نتوان با روشهای عمومی (مثلا با اکسل) به بررسی آنها پرداخت بیگ دیتا گفته می شود. داده های کلان می توانند ساختارنیافته، نیمه ساختار یافته، یا ساختاریافته باشند. حجم بیگ دیتا ابدا شامل تعریف دقیقی نیست و ممکن است بین چند مگابایت تا چندین زتابایت متغیر باشد (بستگی به نگرش سازمان دارد). عوامل مهم در تشخیص بیگ دیتاها شامل: حجم، تنوع، سرعت، صحت داده ها، ارزش آنها، و قابلیت تغییر به سایر انواع داده می شود (مثلا داده های صوتی به حجم 10 گیگابایت که بتوان از طریق هوش مصنوعی به داده های عددی تبدیل کرد، عیب محسوب می شوند زیرا با آنکه شدنی است اما سخت و پرهزینه و زمانگیر است و در نهایت اطلاعات بسیار کمتری را نسبت به 10 گیگابایت فایل متنی ارائه می دهد و دارای اطلاعات ساختار بندی شده نیز نیست لیکن ممکن است حاوی اطلاعات بسیار باارزشی باشد که تمام عیوب قبلی را تحت الشعاع قرار دهد). هرچه بیگ دیتاها رشد می کنند، مشخص است که برای ذخیره سازی و تحلیل آنها نیاز به زیرساختهای سخت افزاری قوی تری است.

بر اساس نظریات: مشی، کیچین، مک آردل، اشتون، اسنایدرز، ماتزات، ریپس، گراهام، اندرسون،

۲۷ خرداد ۰۲ ، ۱۷:۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

مجازی سازی چیست؟

مجازی سازی

یکی از رویکردهایی که در 20 سال گذشته رشد چشمگیری داشته است، مجازی سازی است. این رویکرد کمک می کند که به جای هزینه های گزاف برای تهیه سخت افزار، نرم افزار، و زیرساخت های شبکه، بتوان از دارایی های فناوری اطلاعات موجود در شرکت و یا سازمان به صورت بهینه استفاده نمود. اهداف اساسی از مجازی سازی شامل موارد زیر است:

  1. استفاده بهینه از زیرساخت ها و کاهش هزینه.
  2. تجمیع اطلاعات و سیاست های نگهداشت داده.
  3. تسهیل و کاهش نیاز به کنترل و مدیریت منابع اطلاعاتی.
  4. مجازی سازی باعث کاهش مصرف انرژی نیز می شود.
  5. ماشین های مجازی را می توان درصورت نیاز به یک ماشین حقیقی منتقل کرد.
  6. استفاده از ماشینهای مجازی را می توان با اهداف آزمایشی نیز انجام داد که باعث خسارت نشود

بر اساس نظریات: باتاچارجی، لوستیگ، هالدرا

۲۷ خرداد ۰۲ ، ۱۶:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

مهمترین انواع مجازی سازی

مهمترین انواع مجازی سازی

مهمتریبن انواع مجازی سازی و رویکردهای اجرایی آن به شرح زیر است:

  • مجازی سازی سخت افزاری: در این روش سعی می شود منابع یک سیستم سخت افزاری به نحوی تقسیم شود که بتواند چندین محیط کاربری جداگانه را پوشش دهد. اصلی ترین نمونه ی آن سرورهای با سیستم عامل ESX است که معمولا ماشین های مجازی متعددی بر روی آنها فعال می گردد. معمولا برای کنترل مجازی سازی سخت افزاری از نرم افزارهایی مانند VMware استفاده می شود که اصطلاحا به آن هایپرویزور می گویند. توجه شود که سخت افزارهای مورد استفاده در این نوع مجازی سازی (خصوصا CPU ) ها باید از پردازش موازی پشتیبانی کنند (که در حال حاضر همه ی CPU ها این قابلیت را دارند)
  • مجازی سازی نرم افزاری: گاهی ممکن است بخواهیم یک نرم افزار را در داخل یک سیستم عامل که توانایی اجرای آنرا ندارد اجرا کنیم. فرض کنید که بخواهیم بازی های موبایل یا پلی استیشن را بر روی ویندوز اجرا کنیم. در این زمان نیاز است که یک نرم افزار واسط، محیط اندروید یا کنسول بازی را در داخل ویندوز شبیه سازی کرده و برنامه در داخل آن اجرا شود.
  • مجازی سازی تو در تو: فرض کنید که بر روی یک ESX چندین ماشین مجازی ساخته ایم. حالا بخواهیم در داخل سیستم عامل این ماشین مجازی، مجددا VMware نصب کرده چند ماشین مجازی نیز در داخل آن تعریف کنیم. همچنین ممکن است بخواهیم بر روی یک ماشین مجازی، شبیهساز نرم افزاری را نصب کنیم (مثلا بر روی یک ماشین مجازی با سیستم عامل ویندوز، سیستم عامل اندروید را نیز از طریق یک رابط نرم افزاری مانند NOX نصب کنیم).  به این فرایند که می تواند تا چندین لایه ادامه پیدا کند، مجازی سازی تو در تو می گویند.
  • مجازی سازی دسکتاپ: فرض کنید که یک سرور سخت افزاری وجود دارد که بر روی آن چندین ماشین مجازی فعال است. حالا کامپیوترهای دیگری که از طریق شبکه به سرور متصل هستند می توانند یکی از این ماشین مجازی را از راه دور فراخوانی کرده و از آن استفاده استفاده کنند. به این کار اصطلاحا مجازی سازی دسکتاپ گفته می شود. در ذیل به برخی کاربردهای مجازی سازی دسکتاپ اشاره می شود:
    • الف: معمولا از این روش برای مواردی استفاده می شود که یکی از کاربران به صورت موقت نیاز به سخت افزار قدرتمندتری نسبت به رایانه ای که در اختیار اش است دارد. در این زمان، با تخصیص منابع قدرتمند سخت افزاری سرور به یک ماشین مجازی، نیاز کاربر از طریق اتصال به آن ماشین مجازی رفع می شود.
    • ب: در برخی مواقع نیز ممکن است یک عملکرد حساس به یک کاربر سپرده شود و اینطور تشخیص داده شود که بهتر است برای آن کار از کامپیوتر خودش استفاده نکند تا کنترل دقیقتری بر عملکرد او وجود داشته باشد.
    • یا مثلا برای دور زدن یک محدودیت، لازم باشد که بتوان به یک سرور در یک کشور دیگر متصل شد و کارها را از آن موقعیت جغرافیایی انجام داد.
    • ج: همچنین دسکتاپ های مجازی می توانند برای کارمندان دورکار مورد استفاده قرار گیرند.
    • د: نوع دیگری از مجازی سازی دسکتاپ شامل استفاده از تین کلاینت ها است. تین کلاینت ها یک کامپیوتر کامل نیستند بلکه صرفا یک گیرنده/فرستنده برای اتصال به سرور هستند. معمولا به یک تین کلاینت می توان موس، کیبورد، مانیتور، هدفون و قطعات USB را متصل کرد و این دستگاه وظیفه دارد که دسکتاپ را از سرور فراخوانی کرده و در اختیار کاربر بگذارد. مهمترین مزایای تین کلاینت ها قیمت و هزینه نگهداری بسیار پایینتر نسبت به یک کامپیوتر منفرد است و نگهداری بسیار آسانتری نیز دارد. همچنین چون تمام کاربران عملا از زیرساخت های سرور استفاده می کنند، کنترل شبکه بسیار آسانتر است.
  • مجازی سازی سیستم عامل: برخی از سیستم عاملها مانند ویندوز سرور اجازه می دهند چندین کاربر به صورت همزمان از زیرساخت های یک کامپیوتر استفاده کنند که اصطلاحا به آنها سیستم عامل های چندکاربره ی همزمان گفته می شود. این نوع مجازی سازی صرفا از طریق قابلیت های سیستم عامل انجام می شود و نیاز به هایپرویزور ندارد. در ویندوز سرور چندین کاربر می توانند به صورت همزمان به یک سرور متصل شده و با دسترسی هایی که مدیر شبکه به ایشان داده است، از ویندوز سرور استفاده کنند. اما در برخی سیستم عامل ها، چنانچه یک کاربر بخواهد از به آن سرور وصل شده و استفاده کند، استفاده ی سایر کاربران از آن سرور قطع می شود که اصطلاحا سیستم عامل های تک کاربره ی همزمان گفته می شوند.
  • مجازی سازی سرویس: این مجث جزو زیرمجموعه های طراحی نرم افزار مبتنی بر سرویس است. این برنامه ها در بخشها، پکیج ها، و سرویس های مختلفی ساخته می شوند که نهایتا برای اجرا با یکدیگر در ارتباطند. مثلا فرض کنید که ما یک برنامه کاربردی نوشته باشیم که برای یکی از عملکردهای خود لازم باشد برای مشتریان پیامک ارسال کند. در این حالت، برنامه ی خود را از طریق رابط های API به یک سامانه پیامکی (که معمولا بر روی سرور شرکت خدمات دهنده است) متصل می کنیم. بنابراین لازم نیست که ما برای ارسال پیامک اقدام به خرید سخت افزار و طراحی نرم افزار ارسال پیامک کنیم بلکه صرفا از خدمات مجازی سرویس دهنده استفاده می کنیم.
  • مجازی سازی اجرا: این اصطلاح درمورد نرم افزار های قابل حمل (پرتابل) استفاده می شود که نیاز به نصب ندارند. این برنامه ها دارای یک نسخه هایپرویزور داخلی هستند که نیازهای نرم افزار را بر روی رایانه میزبان شبیه سازی می کند.
  • حافظه مجازی: بسیاری از فعالیتهای نرم افزار ها در بستر وب مبتنی بر فضاهای اشتراک داده ابری یا سرورهای اختصاصی است رکدام دارای توضیحات تخصصی بسیاری هستند. آنچه که لازم است برای آشنایی بیان شود این است که معمولا شرکتهایی اقدام به راه اندازی سرور می کنند و سپس فضای ذخیره سازی اطلاعات بر روی آنها را فروخته یا اجاره می دهند. بنابراین دیگر نیاز نیست که کاربران هزینه های سنگین جهت تهیه سخت افزار، راه اندازی، و نگهداری آن بپردازند.
  • دیتابیس مجازی: بانک اطلاعاتی است که بر روی بستر حافظه مجازی راه اندازی شده باشد.
  • مجازی سازی شبکه: این مقوله دارای دو تعریف جداگانه است:
    • الف: مجازی سازی زیرساخت های شبکه: در این روش می توان قطعات سخت افزاری شبکه مانند روتر، سوییچ، هاب و... را نیز شبیه سازی کرده و با استفاده از زیرساختهای سرور اصلی ایجاد کرد. فرض کنید که مثلا یک روتر لازم داشته باشیم. در این زمان می توانیم یک ماشین مجازی راه اندازی کرده و به آن دو کارت شبکه مجازی با IP های متفاوت تخصیص دهیم. حالا بر روی این ماشین مجازی، ویندوز سرور را نص کرده و از قابلیت روتر آن استفاده کنیم. در این زمان ما یک روتر مجازی خواهیم داشت. در مثالهای دیگر می توان در محیط VMware اقدام به تعریف سوئیچ یا سایر قطعات شبکه نیز نمود.
    • ب: شبکه مجازی VLAN: به معنی ایجاد دو یا چند شبکه جداگانه از یکدیگر است که صرفا با توجه به تنظیمات اعمال شده بر روی سخت افزارهای شبکه ایجاد شده است. فرض کنیم که دو دامنه IP متفاوت به کامپیوترهای شبکه اختصاص داده باشیم بنابراین دو شبکه جدا از هم خواهیم داشت که بر روی یک زیرساخت شبکه فعالیت می کنند اما از هم کاملا جدا هستند. حالا ارتباط بین این دو دامنه را از طریق روتر وصل می کنیم. (این ساده ترین مثال برای VLAN بود)

یکی از کاربردهای رایج برای مجازی سازی شبکه شامل تست نرم افزار است. درواقع یک شبکه مجازی با تمام جزئیات طراحی می شود و سپس نرم افزار را بر روی آن نصب می کنند تا در شرایط کنترل شده بتوان عملکرد نرم افزار را سنجید.

بر اساس نظریات: کوئینترو، سایر، آلرد، ژو، پتروف، دنینگ، جیسن، لیپتای، شارما، سونگ جیانگ، کورباتو، گلیزر، اسمیت، بنساسون، کریسی، جوینر، لنیگان، باتاچارجی، لوستیگ، هالدرا، سامنر، کراگون

۲۷ خرداد ۰۲ ، ۱۶:۴۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

مهمترین تعاریف مجازی سازی

مهمترین تعاریف مجازی سازی

  • اسنپ شات: فرض کنید که با روش مجازی سازی سخت افزاری، چندین ماشین مجازی ایجاد کرده ایم. حالا می توانیم از تمام اطلاعات موجود در این ماشین مجازی و حتی مشخصات سخت افزار مجازی، یک نسخه بک آپ تهیه کنیم تا در درصورت تخریب ماشین مجازی بتوان آنرا دوباره بازیابی کرد. به این نسخه های بک آپ که توسط هایپرویزورهایی مانند VMware ساخته می شوند، اسنپ شات گفته می شود. درمورد تهیه اسنپ شات ها باید به موارد زیر توجه داشت:
    • الف: بهتر است در بازه های مشخصی اسنپ شات تهیه شود
    • ب: هرچه فاصله زمانی تهیه اسنپ شات ها کوتاهتر باشد، اطلاعات کمتری از دست می روند (فرض کنید یک اسنپ شات در هفته گذشته تهیه کرده اید و حالا ماشین مجازی دچار مشکل شده است. اگر شما اسنپ شات را بر روی ماشین مجازی فعال کنید، کلیه اطلاعات ماشین مجازی به یک هفته پیش باز می گردد.)
    • ج: اسنپ شات ها بر روی سرورها فضا اشغال می کنند. بهتر است برنامه ای برای حذف اسنپ شات های قدیمی وجود داشته باشد.
  • مهاجرت: این تعریف درمورد جابجایی سخت افزاری مطرح است. فرض کنید که مقرر است کلیه داده ها از یک سرور به یک سرور سخت افزاری دیگر منتقل شود. در این زمان، از سرور قدیمی اسنپ شات تهیه شده و آن اسنپ شات بر روی سرور جدید فعال می شود. به این کار مهاجرت گفته می شود.

بر اساس نظریات: شارما، سونگ جیانگ، کورباتو، گلیزر، اسمیت، بنساسون، سامنر، کراگون

۲۷ خرداد ۰۲ ، ۱۶:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

تجارت الکترونیک چیست؟

تجارت الکترونیک چیست؟

ممکن است بارها تعاریف مختلفی از تجارت الکترونیک و یا تبلیغات در این خصوص را دیده باشید و با خود بگویید که این یک دانش با تعاریف پیچیده است اما ابدا اینطور نیست. هر نوع فعالیت مرتبط با خرید و فروش که بر بستر الکترونیک (عمدتا اینترنت) انجام شود را تجارت الکترونیک می گویند. مشخص است که هر روزه سهم تجارت الکترونیک نسبت به کل تجارت در جهان افزایش می یابد به حدی که در برخی از کشورها این فرایند تا 80% رشد یافته است. باید توجه داشت که تجارت الکترونیک به معنای فروش کالا در اینترنت نیست بلکه هر کاری که مرتبط با فعالیت تجاری شرکتها بوده و بر بستر الکترونیکی صورت می گیرد را باید جزو تجارت الکترونیکی دانست. اصولا مزایای تجارت الکترونیک آنقدر واضح است که از بیان آن صرفنظر می شود و اینجا به بیان مهمترین استفاده های فناوری اطلاعات در تجارت می پردازیم:

  1. فروش عمده فروشی: عمدتا از طریق وبسایت ها و به شرکتهای فعال در همان حوزه.
  2. فروش خرده فروشی: عمدتا از طریق فروشگاه های اینترنتی.
  3. تامین و تدارکات: عمدتا از طریق جستجو در موتورهای جستجو برای پیدا کردن تامین کننده.
  4. فروش از طریق ارسال پیام در شبکه های اجتماعی، پیامرسان ها یا پیامک.
  5. کارت های اعتباری: که می توان بوسیله آنها در فضای مجازی به دریافت یا پرداخت وجوه پرداخت.
  6. فروش و صدور الکترونیکی بلیط.
  7. استفاده از زیرساخت الکترونیک در نگهداری و تنظیم اسناد تجاری مانند سامانه ثبت قراردادها و...
  8. خرید و صدور گواهی های دولتی مانند استعلام های دولتی یا ثبت شرکت و...
  9. پیام رسانی فوری به مشتریان و یا ذینفعان شرکت.
  10. بستر بسیار گسترده برای دیجیتال برندینگ و دیجیتال مارکتینگ.
  11. برگزاری حراجی های اینترنتی.
  12. بانکداری آنلاین و استفاده از خدمات بانکها بصورت آلاین.
  13. برگزاری جلسات و کنفرانس های الکترونیکی.
  14. جمع آوری اطلاعات بازار و رفتار مصرف کننده از طریق رصد شبکه های اجتماعی
  15. استفاده از دوره های آموزشی بر بستر اینترنت برای رشد پرسنل.
  16. ارائه خدمات آموزشی به صورت اینترنتی به مشتریان.
  17. پرداخت الکترونیکی قبوض
  18. ارز مجازی: که شامل ارزش واقعی ارزهای مرسوم (مثلا پولی که در کارت اعتباری است) می شود.
  19. استفاده از ارزهای دیجیتال در معاملات.
  20. استفاده از سیستم های تسویه حساب خودکار.
  21. عرضه محتوای غیر فیزیکی و عرضه در همان بستر (مثل کتاب، موسیقی، فیلم و...)
  22. استفاده از انواع واقعیت افزوده چه بعنوان فروشنده و چه بعنوان خریدار.
  23. استفاده از دستگاه های پرداخت الکترونیکی (POS)
  24. بهره گیری از دستگاه های الکترونیکی ورود و خروج و حفاظت پیرامونی

هرچه میزان استفاده از انواع فوق در یک شرکت بیشتر باشد، می توان گفت که تجارت آن شرکت بیشتر دیجیتالی شده است. با توجه به اینکه شاخه های زیرساختی به صورت جداگانه بیان شده و برخی از مباحث نیز بسیار تخصصی هستند که فقط افراد خاصی را شامل می شوند (مثلا طراحی زیرساخت درگاه پرداخت آنلاین) از پرداختن به این موارد صرفنظر شده و در ادامه به کلیات فروش آنلاین پرداخته می شود که برای اکثر کاربران مفید باشد.

بر اساس نظریات: کلارک، پراساد یاداو، مورفی، چانچانی، سوبرامانی، والدن، سیمیانوویچ، زدراوکوویچ، خورانا، مسترز، پارکر

۲۷ خرداد ۰۲ ، ۱۶:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

زنجیره فروش آنلاین

زنجیره فروش آنلاین:

به فرایندی که از طریق آن بتوان کالا یا خدماتی را به مشتری فروخت، فروش آنلاین گفته می شود. این گفتار در مورد دیجیتال مارکتینگ نیست و موضوعی فراتر از آن است که اشاره به کل زنجیره دارد. درواقع دیجیتال مارکتینگ صرفا یکی از زیرشاخه های زنجیره فروش آنلاین است. مولفه های زنجیره فروش آنلاین شامل موارد زیر است:

  1. شبیه سازی: در فرایند خرید و فروش آنلاین باید تمام مراحل خرید حضوری شبیه سازی شده باشد. مهمترین وجه در این زمینه، آماده سازی یک فروشگاه آنلاین دقیقا مشابه با فروشگاه حضوری است یعنی مشتری در ابتدا با خوشامدگویی فروشنده مواجه می شود، می تواند محصولات را ببیند، مشخصات محصول را بخواند، آنرا در سبد خرید خود بگذارد، سپس به صندوق رفته و تسویه حساب کند. همچنین در تمام مراحل خرید می تواند با کارشناس مربوطه مشورت کند.
  2. تکمیل: فروشگاه آنلاین باید بتواند یکسری از محدودیتهای فروشگاه حضوری را جبران کند مثلا امکان مقایسه را فراهم کند، حتی اطلاعات فنی کالاهای ناموجود را نیز ارائه کند، بازه رشد قیمت محصول را نشان دهد، آفرهایی مانند ارسال رایگان را ارائه کند، چنانچه محصول غیر فیزیکی است، هزینه های تکثیر را کم کند (مثلا قیمت یک کتاب الکترونیکی نسبت به یک کتاب فیزیکی باید پایینتر باشد زیرا هزینه چاپ را ندارد).
  3. محدودیت ذاتی: فروشگاه های آنلاین بطور طبیعی در برخی زمینه ها محدودیت دارند مثلا مشتری نمی تواند لباس را پرو کند، یا کالا را در دست بگیرد. ضمنا امکان کلاهبرداری در فضای دیجیتال بسیار بیشتر است که همین ذهنیت در تمام مشتریان آنلاین در کل جهان شده است. بنابراین نرخ تبدیل مُراجع به خریدار در فروشگاه های آنلاین خیلی پایینتر از فروشگاه های حضوری است. برای کاهش این موانع می توان از روش‌هایی مانند مرجوعی بی قید و شرط، گرفتن تاییده از سازمانهای ذی‌ربط (مثلا اینماد در ایران)، درگاه پرداخت معتبر، امکان تسویه در محل و... استفاده نمود.
  4. معرفی فروشگاه: همانطور که در فضای فیزیکی لازم است مشتریان از افتتاح فروشگاه مطلع شوند (مثلا چاپ بنر، تراکت و بیلبورد)، در فضای مجازی هم لازم است این کار انجام شود (از طریق سئو، ارسال پیامک، بنر کلیکی، و سایر ترفندهای تبلیغات دیجیتال).
  5. برند: یکی از مهمترین جنبه هایی که مختص فروش آنلاین است، شناخته شدگی و گستره اجتماعی برند است. این مورد حتی از سایر موارد نیز مهمتر است یعنی بهترین فروشگاه آنلاین که برند مشخصی ندارد، عملا نمی تواند فروش موفقی داشته باشد. مردم در درجه اول به برند توجه می کنند و بعد به فروشگاه. مشخص است که اولین و بهترین راه برای حل این مشکل برندسازی است اما راه های میانبری مانند دریافت نمایندگی از یک برند مطرح نیز می تواند مفید باشد.
  6. مزیت‌ها: تمام مواردی که در بالا اعلام شد، چنانچه به خوبی حل و فصل شوند می توانند بخشی از مزیت های یک فروشگاه های آنلاین باشد اما مهمترین مزیت فروشگاه آنلاین نسبت به فروشگاه های حضوری، این است که مشتریان می توانند قبل از خرید، نظرات کارشناسان یا سایر مصرف کنندگان درمورد آن کالا را بخوانند و سپس نتیجه گیری کنند. در برخی صنایع، حتی تا ۵۷٪ از مشتریان اعلام کرده اند که بدون کسب پاسخ مثبت از نظرات سایر خریداران امکان ندارد که چیزی را بخرند. بنابراین اگر قصد دارید که یک فروشگاه آنلاین راه اندازی کرده و یا با یک فروشگاه آنلاین دیگر رقابت کنید، باید تعداد بسیار زیادی از نظرات مشتریان را درخصوص هرکدام از محصولات فراهم سازید.
  7. تاثیر رسانه های اجتماعی: در رسانه های اجتماعی هرگز نباید مانند وب‌سایت یا فروشگاه آنلاین عمل کرد و این اشتباهی مهلک است. مفیدترین کارکرد رسانه های اجتماعی در فروش آنلاین را می توان معرفی محصول از طریق افراد یا صفحات تاثیرگذار یا سایتهای خبری و پربازدید در این حوزه دانست. تقریبا ۹۰٪ از خریداران یک محصول، ابتدا در شبکه های اجتماعی نسبت به خرید آن محصول ترغیب شده و سپس شخصا به فروشگاه اینترنتی مراجعه و خرید کرده اند.
  8. یکپارچه سازی: بسیاری از نرم افزارهای فروشگاه آنلاین مانند ووکامرس امکانات قابل توجهی برای منظم سازی فرایند فروش آنلاین دارند. همچنین می توان آنها را از طریق کدهای API به سامانه های شرکتی مانند CRM و BPMS متصل نمود. اینگونه تا حد زیادی فعالیتهای فروش اتوماتیزه می شوند و ادامه ی فرایند در بخشهای انبار، ارسالات، مالی و... پیگیری می گردد.
  9. ازدحام اطلاعاتی: مهمترین وجه رقابتی فروشگاه های آنلاین، ارائه اطلاعات بیشتر و جدیدتر است بنابراین چنانچه قصد حضور در بازار رقابتی را داریم، اطلاعات فروشگاه آنلاین باید در کاملترین حالت ممکن باشد.
  10. توجه به رابط کاربری UI و تجربه کاربری UX در طراحی فروشگاه اینترنتی بسیار مهم است.
  11. دو موضوعی که بر خرید یا انصراف از خرید دوسوم مشتریان تاثیر دارد، سرعت وب‌سایت و امنیت است. سرعت وب سایت یک مسئله کاملا فنی است اما افزایش امنیت شامل داشتن برند معتبر، درج اطلاعات فروشنده در سایت، خوشنام بودن فروشنده، دریافت تاییدیه های رسمی برای فروشگاه آنلاین (مانند اینماد)، استفاده از درگاه پرداخت رسمی (مانند یکی از بانکها)، به حداقل رساندن اطلاعات دریافتی از مشتری، و... است.

بر اساس نظریات: لامبرت، فسندن، بوتا، بوثما، زینکان، چادویک، هارت، دوهرتی، سوامیناتان، روم، آلدریچ، برنرز، دیمیترویانیس

۲۷ خرداد ۰۲ ، ۱۶:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

کانالهای فروش آنلاین در تجارت الکترونیک

کانالهای فروش آنلاین:

این انواع عموما شامل یکی از موارد زیر است:

  1. مراکز خرید مجازی: مانند آمازون که سایر فروشندگان کالاهای خود را در آنها می فروشند.
  2. فروشگاه های اینترنتی خصوصی: معمولا شرکتها برای وب سایت خودشان یک فروشگاه آنلاین طراحی می کنند و از طریق آن می فروشند.
  3. فروشگاه اجتماعی: معمولا کسب و کارهای خانگی که تمایل یا امکان راه اندازی وب سایت را ندارند، از بستری که طراحان شبکه های اجتماعی به این منظور فراهم کرده اند استفاده می کنند و فروشگاه خود را در داخل شبکه اجتماعی راه اندازی می کنند.
  4. فروش موتورهای جستجو: برخی از موتورهای جستجو قابلیتی را فراهم کرده اند که مشتری می تواند کالا را مستقیما در همانجا خرید کند و نیازی نیست که وارد سایت خاصی شود. (این قابلیت در ایران با توجه به شرایط موجود فراهم نیست)
  5. فروش نیمه آنلاین: استراتژی فروش بسیاری از شرکتها این است که مشتری را به سایت خود جلب کرده اما فروش را از طریق ابزارهای دیگری مانند تماس تلفنی انجام دهند. مهمترین مزیت این طرح آن است که همیشه بازدهی تماس تلفنی بسیار بیشتر از خرید آنلاین است و امکان موفقیت بسیار بیشتری دارد.
  6. فروش آنلاین ترکیبی: بسیاری از شرکتها سعی می کنند از تمام کانالهای فوق برای فروش خود استفاده کنند تا حجم فروش افزایش یابد اما باید درنظر داشت که راهبری تمام کانالهای فوق به نحو مناسب مستلزم وجود تیم فروش آنلاین است که تخصص های مختلفی داشته باشند. با توجه به اینکه شرکتهای کوچک ممکن است توانایی استخدام تیم فروش آنلاین را نداشته باشند، و ضمن در نظر داشتن این قاعده که «یک کانال فروش خوب بهتر از چندین کانال فروش ضعیف است»، احتمالا سعی می کنند که یک کانال را فعال نگهداشته و مخاطبین سایر کانالها را به کانال منتخب خود هدایت کنند. با این راهکار، عملا سایر کانالها تبدیل به سرشاخه ورودی کانال اصلی و قیف فروش می شوند.

بر اساس نظریات: مالینکرودت، مک کی، گیلبر، سی کاستر، میلوارد، بیگن، کنان، پاپاس، استفکو، باچیک، فدورکو، اولئارووا

۲۷ خرداد ۰۲ ، ۱۵:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

پرداخت آنلاین در تجارت الکترونیکی

پرداخت آنلاین در تجارت الکترونیکی

در تجارت الکترونیک، پرداخت آنلاین از طریق یکی از راه های زیر انجام می شود و کارشناس فناوری اطلاعات وظیفه دارد زیرساختهای لازم برای آنرا فراهم کند:

  1. صورتحساب تلفن گویا: معمولا اپراتورها و بانکها که دسترسی به حساب مشتریان دارند از این سیستم استفاده می کنند.
  2. ارزهای دیجیتال: نیاز به فراهم سازی زیرساخت در سایت دارد.
  3. کارت به کارت: سپس ارسال فیش واریز.
  4. درگاه پرداخت: نیاز به فراهم سازی زیرساخت در سایت دارد.
  5. پرداخت در محل: در برخی موارد نیاز به هماهنگی با شرکتهای خدمات پستی و یا راه اندازی خطوط ارسال مستقل دارد که در دایره اختیارات واحد فناوری اطلاعات نیست.
  6. پرداخت اعتباری: مثلا یک شرکت به تمام کارکنان خود بن خرید از فلان سایت را به مبلغی مشخص بدهد. طراحی، تخصیص، و زیرساخت استفاده از بن ها باید توسط واحد فناوری اطلاعات و مذاکرات مربوط به آنها توسط واحد فروش انجام شود.
  7. ارسال فاکتور رسمی: این قابلیت باید برای مشتریان سازمانی و شخصی که تمایل به دریافت فاکتور فیزیکی دارند در فروشگاه آنلاین تعبیه شود.
  8. بن تخفیف: بنا به دلایل مختلف شاید لازم به ارائه تخفیف به مشتری باشد. این قابلیت باید در فروشگاه آنلاین تعبیه شده باشد.

بر اساس نظریات: اگرت، کاشیاپ، نیلسن، لوپرستی، رائو، نیول، واکر، جارونپا، بالاسوبرامانیان، بروننبرگ، کینگ، لیو

۲۷ خرداد ۰۲ ، ۱۵:۵۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

توزیع دیجیتال در تجارت الکترونیک

توزیع دیجیتال در تجارت الکترونیک

هر نوع محتوایی که بر بستر اینترنت توزیع شود و یا کالاهایی که از طریق اینترنت به مشتریان فروخته می شود را توزیع دیجیتال می گویند. توجه شود که توزیع محتوای دیجیتال اشاره به هر نوع کالای غیر فیزیکی دارد اما توزیع کالا از طریق بستر دیجیتال اینگونه نیست. در عصر انفجار اطلاعات، شرکتها چاره ای جز استفاده از توزیع دیجیتال ندارند وگرنه بازار را از دست می دهند. توزیع دیجیتال دارای پارامترهای زیر است:

  1. می توان محتوای دیجیتال را بصورت قابل دانلود و یا صرفا قابل مشاهده عرضه کرد.
  2. اگر کالا یا خدمت از نوع فروش بلیط و اشتراک بیمه و امثال اینهاست، باید امکان چاپ یا ارسال به ایمیل برای مشتری فراهم باشد.
  3. در فعالیتهای تجاری بابت دسترسی به محتوای دیجیتال پول دریافت می شود و یا اشتراک مدت‌دار فروخته می شود
  4. در توزیع محتوای پولی، امنیت دسترسی و داده جزو مهمترین مسائل است
  5. چنانچه هردو نوع محتوا و محصول بصورت دیجیتال عرضه شوند، دارای هزینه های عمومی زنجیره توزیع نیستند و بسیار ارزانترند از اینجهت مشتری نیز انتظار دارد که محصول ارزانتری بخرد
  6. توزیع دیجیتال هم در کالا و هم در محتوا دارای قوانین حقوقی خاص خود است
  7. در این نوع توزیع بُعد زمان و مکان بی معنی است
  8. در توزیع محتوای دیجیتال خصوصا خدمات آموزشی، هنری، و فرهنگی می توان بسته هایی را عرضه کرد که به مرور تکمیل می شوند و درواقع نوعی پیش‌فروش است
  9. در توزیع خدمات دیجیتال خصوصا بازی ها و خدمات آموزشی می توان از سیستم پرداخت خُرد استفاده کرد یعنی مشتری درقبال دریافت هر خدمتی که می خواهد جداگانه پول بدهد. در این نوع فروش معمولا در ابتدا محتوایی باارزش بصورت رایگان در اختیار مشتریان قرار می گیرد
  10. شرکت‌هایی که توانایی و بودجه ایجاد سیستم توزیع دیجیتال را ندارند می توانند از سیستمهای عمومی مانند دیوار، دیجیکالا، فیدیبو، و... استفاده کنند
  11. شرکت‌هایی که توانایی مالی بالایی دارند می توانند سیستمهای توزیع عمومی مانند نمونه های بالا راه اندازی کنند تا دیگران از آنها بهره ببرند و سود خودشان را دریافت کنند.
  12. چنانچه محصول از نوع محتوا، آموزش، بازی و... باشد که ارسال آن از طریق اینترنت ممکن شود و نیاز به ارسال فیزیکی ندارد، آنگاه دیگر محدود به تعداد مشخصی هم نیست و می توان به تعداد درخواست‌ها عرضه داشت
  13. چالش اصلی طراحی ابزارهای توزیع دیجیتال مربوط به زیرساخت، دانش طراحی و راه اندازی، راحتی مشتری در استفاده از آن، امنیت داده، و معرفی درگاه عرضه است. این موارد از طریق طراحی و اصلاح اصولی UI/UX و SEO و برنامه نویسی ضمن رعایت استانداردهای امنیتی قابل حل است.

بر اساس نظریات: هلفت، کرن، گلدمن، واندائله، واندربکن، مک‌اینز، نوت، روزن، دوهرتی، گار، استوارت، خریف، فر، شیپیلوف

۲۷ خرداد ۰۲ ، ۱۵:۵۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

هوش مصنوعی

هوش مصنوعی

کاربرد هوش مصنوعی در تمام زمینه هایی است که نیاز است آن سامانه بصورت خودگردان اقدام به انجام کاری کند. مثلا وقتی که شما در یوتوب به دنبال ویدیوهای خاصی می گردید، هوش مصنوعی یوتوب تشخیص می دهد که شما به دسته خاصی از ویدیوها علاقمندید و در نمایش های بعدی، ویدیوهای مرتبط را به شما نشان می دهد. این تحلیل تا همیشه که شما از آن سامانه استفاده می کنید ادامه می یابد. یک نمونه ی دیگر از هوش مصنوعی را می توان در نرم افزارهای مسیریاب دید که وقتی تعداد قابل توجهی از رانندگان بصورت ناگهانی سرعت خود را کاهش می دهند، هوش مصنوعی تشخیص می دهد که رانندگان در آن نقطه با سرعت گیر مواجه شده اند. مهمترین مولفه های مرتبط با هوش مصنوعی شامل موارد زیر است:

  1. هوش مصنوعی همیشه وابسته به اطلاعاتی است که در بانک اطلاعاتی خود ذخیره نموده و استنتاج را از طریق یک الگوریتم که از قبل تعریف شده، بر روی همان داده هایی که قبلا ذخیره کرده است انجام می دهد بنابراین فاقد قوه تخیل است و هرچه که در عملکرد هوش مصنوعی مشاهده می کنیم شامل محاسبات ریاضی و آماری از داده های قبلی است. (هرچند انسان نیز عملا نمی تواند چیزی خارج از دراکات خود که از طریق حواس پنجگانه دریافت کرده را تخیل کند).
  2. شروع جدی هوش مصنوعی را باید با تولد سیستم های خبره دانست که می توانستند برخی استدلالات را انجام دهند. سپس با توسعه رایانش ابری (سیستمی که امکان پردازش، ذخیره سازی و محاسبات را از طریق مجموعه از رایانه های منفرد با فواصل مکانی متفاوت فراهم می کند و نیاز به تامین سرورهای بسیار گران و مجتمع در یک نقطه را منتفی می سازد).
  3. هوش مصنوعی می تواند ادراک خود را با توجه به حواس پنجگانه تکمیل کند یعنی مثلا با وبکم ببیند، با میکروفون بشنود، از حسگرهای حرارت و سونار استفاده کند و... و اینگونه ادراک خود از یک مسئله را وسعت بخشد.
  4. برخی از انواع هوش مصنوعی می توانند احساسات کاربر را تشخیص داده و در مواقع نیاز حتی شوخی کنند. به این نوع واکنشها هوش اجتماعی یا هوش عاطفی گفته می شود البته بزرگترین نقطه ای که هوش های مصنوعی دچار اشتباه می شوند در همین زمینه است زیرا الگوریتم ها به قدری گسترش نیافته اند که بتوانند احساسات انسانی را به درستی تشخیص دهند.
  5. احتمالا در آینده با هوش های مصنوعی مواجه خواهیم بود که توانایی خودترمیمی و اصلاح خود را خواهند داشت. در این شرایط به احتمال بسیار زیاد با ابرهوش یا فراهوش مواجه خواهیم شد که رشد آن به صورت تصاعدی بوده و به سرعت از هوش بشری عبور خواهد کرد
  6. با توجه به نگرانی هایی که در جوامع همومی نسبت به هوش مصنوعی وجود دارد، ممنوعیت ها و محدودیتهای قانونی در برخی کشورها نسبت به این موضوع وجود.
  7. اگر هوش های مصنوعی به مرحله ی ذهن و تجربیات ذهنی برسند، قاعدتا دارای احساس خواهند بود و در این صورت ممکن است در اثر عملکرد بشر آسیب ببینند. در این موارد باید به فکر حقوق آنان نیز مشابه حقوق بشر یا حقوق حیوانات بود که معروف به حقوق ربات است.

بر اساس نظریات: چرچ، تورینگ، کالوچ، پیتس، روزنبلات، مانیکا، چکرز، سایمون، مینسکی، بروکس، هینتون، کلارک بلومبرگ، لاینر، موراوک، دومینگوس، کیسینجر، اسمیت، هاتنلوچر، دریفوس، اتینگر، فودور، پاتنم

۲۷ خرداد ۰۲ ، ۱۵:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

رابطه سیستمهای خبره با هوش مصنوعی

رابطه سیستمهای خبره با هوش مصنوعی

بطور کلی ارتباط زیادی با مدیریت فناوری اطلاعات نداشته و عموما در ارتباط بین مدیریت دانش و برنامه نویسی نرم افزار کاربرد دارد و اینجا صرفا جهت آشنایی بیان می شود. سیستمهای خبره ارتباط نزدیکی با هوش مصنوعی دارند و قرار است عملکرد یک انسان را در موضوعات مشخصی شبیه سازی کنند. تمام اصول سیستمهای خبره بر اساس IF و Then است یعنی اگر فلان داده وارد شد، آنگاه فلان نتیجه نمایش داده شود. سیستمهای خبره داده های بانک اطلاعاتی را خوانده و بر اساس آن تصمیم می گیرد. در حال حاضر اکثر نرم افزارها بصورت بالقوه یک سیستم خبره هستند و از این اصول بهره می برند.

بر اساس نظریات: جکسون، لئوندز، راسل، نورویگ، سیمون، شوستر، نیلسون، یاناس

۲۷ خرداد ۰۲ ، ۱۵:۳۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

شبکه عصبی مصنوعی

شبکه عصبی مصنوعی

نوعی شبیه سازی مغز انسان برای پردازش اطلاعات توسط ماشین است که از گره هایی مشابه نورون های مغز انسان تشکیل شده است. در شبکه های عصبی مصنوعی، میزان توانایی محسابات و نحوه ی ورودی و خروجی اطلاع به آن نورون از قبل مشخص شده است که در نتیجه ی پردازش چندین نورون، اطلاعات به آنچه که مورد نیاز است تبدیل می شود (مشابه مغز انسان که زنجیره ای از نورون ها به پردازش یک ورودی پرداخته و در نهایت به یک نتیجه – استنتاج – استدلال می رسند). مهمترین مولفه های شبکه عصبی مصنوعی شامل موارد زیر است:

  1. تحلیل و یادگیری: یکی از مهمترین مشخصه های شبکه عصبی مصنوعی این است که می توانند داده های ورودی را به بخشهای کوچکتر تقسیم و بر اساس آنها استنتاج کنند. مثلا تصویر یک «باب کت» (گربه وحشی قطبی) به هوش مصنوعی داده می شود. او از طریق نورون های خود با دانشی که از قبل ذخیره کرده است بررسی می کند و می بیند که 100% خز دارد، 100% سیبل دارد، 40% گوش نوک تیز دارد، 60% بدن کشیده دارد، 20% دم دارد، پس این تصویر به احتمال 82%  نوعی گربه است. همین قابلیت باعث می شود که این نوع گربه جدید را به حافظه بسپارد و یاد بگیرد.
  2. نورون های مصنوعی: تعیرف آن مشابه نورون های مغز انسان است که در کنار یکدیگر اقدام به پردازش یک مولفه می کنند. خروجی هر نورون می تواند ورودی یک یا چند نورون دیگر باشد و هرکدام به میزان معینی بر نورون های بعد از خود تاثیر می گذارند. در پایان زنجیره ی نورون ها، به نورون هایی می رسیم که وظیفه ی تشخیص نهایی را داند و تمام آنچه که نورون های قبلی فهمیده اند را استنتاج می کنند.
  3. تحلیل لایه ای: در بسیاری از سیستم های عصبی مصنوعی، چندین لایه از نورون ها برای شبکه تحلیل و یادگیری استفاده می شود . یعنی پردازش یک مسئله بین لایه های مختلف با توجه به ورودی های مختلف تقسیم می شود. مثلا انسان در مواجهه با یک پدیده، از حواس بینایی و شنوایی بصورت همزمان استفاده می کند که مجمعه نورون های جداگانه ای در مغز را فعال می کنند اما در نهایت به نتیجه ای واحد از آن پدیده می رسد.
  4. خودسازماندهی: در برخی از انواع شبکه عصبی مصنوعی، شناخت مقادیر جدید که از گذشته دیدگاهی درمورد آن وجود نداشته به صورت خودکار انجام می شود (مشابه آنچه که در مغز انسان رخ می دهد). به این معنی که نورون ها و گره های پردازشی برای فهم موضوع جدید به صورت خودکار با یکدیگر مرتبط می شوند. توجه فرمایید که بررسی بیشتر این موضوع نیاز به مباحث بسیار تخصصی دارد و در اینجا بیان شد تا بدانید که چنین قابلیتی نیز ممکن است بنابراین از توضیح بیشتر آن صرفنظر می شود.
  5. شناسایی انحراف: شبکه عصبی مصنوعی می تواند امکان بروز خطا در نتایج تحلیل های انجام شده را تشخیص دهد مثلا می توان پذیرفت که گربه یک پای خود را از دست داده باشد (سه پا داشته باشد) اما نمی توان قبول کرد که 5 پا داشته باشد.
  6. کدگذاری پیشبینی کننده: نظریه ای در علوم اعصاب وجود دارد که می گوید: «مغز انسان دایما درحال ایجاد یک ذهنت از محیط اطراف و مقایسه محیط با آنچه ساخته است می باشد» و شاید به همین دلیل باشد که انسان می تواند خواب ببیند (این نظریه اثبات نشده است) اما از این روش در شبکه عصبی مصنوعی استفاده می شود. یعنی ابتدا هوش مصنوعی آنچه که بر پایه داده های قبلی، احتمال زیادی برای رخداد دارد را برای خودش رسم می کند و سپس نتیجه ای که از آنالیز داده های جدید گرفته را با آن مقایسه می کند. به عبارت ساده تر، هوش مصنوعی نیز می تواند در مورد اتفاقاتی که با آن مواجه می شود ذهنیت داشته باشد. وجود ذهنیت باعث کاهش خطا، کاهش احتمال ارائه نتایج دور از انتظار، و افزایش سرعت در پردازش می شود.
  7. شبکه مولد متقابل: این روش نیز مشابه مغز انسان است و در آن، شبکه عصبی مصنوعی سعی می کند که دو یا چند سناریوی مختلف را فرض کند و سپس به مقایسه آنها بپردازد. مثلا در مثال گربه، ممکن است نتیجه بگیرد که تصویر مورد ارزیابی 70% شبیه به گربه، 52% شبیه به گرگ، 48% شبیه به خرس است، پس به احتمال زیاد گربه است.
  8. حافظه کوتاه مدت و بلند مدت: یکی از مهمترین چالش های شبکه های عصبی مصنوعی این است که چه داده هایی را باید ذخیره و چه داده هایی را باید فراموش کند. در این مدل برای هر سلول پردازش از واحدهایی مثل ورودی، خروجی، آستانه فراموشی و... استفاده می شود. مهمترین مزیت استفاده از این رویکرد، امکان فراخوانی داده های قبلی برای تحلیل وضعیت موجود است. به بیان خلاصه، شبکه عصبی می تواند داده های ورودی را تحلیل کرده و به حافظه ی خود بسپرد، سپس در مواجهه با شرایط جدید، داده های قبلی را فراخوانی کرده و به همراه داده هایی که در زمان حاضر با آن مواجه است، با استلال جدیدی دست یابد و سپس دوباره تمام آنرا به خاطر بسپرد و اینگونه تا بینهایت تکامل یابد. مهمترین وجه مطرح شده در بهره گیری از حافظه ی کوتاه مدت و بلند مدت تجربه است.
  9. شبکه عصبی مصنوعی تصادفی: طراحان یک شبکه عصبی مصنوعی ممکن است برای هرکدام از نورون های آن وزن تعریف کنند (یعنی هر نورون تا چه سطحی و با چه حدی بتواند پردازش اطلاعات را انجام داده و سپس اطلاعات را به نورون بعدی تحیول دهد).این کار باعث می شود که شبکه عصبی دارای پویایی کافی نبوده و از برخی زیرساخت های خود به صورت کامل استفاده نکند اما در همان زمان بخشهای دیگر شبکه زیر پردازش بسیار سنگین باشد. می توان از طریق نظریه احتمال بیزی (یعنی بر اساس پیشبینی بوسیله داده های آماری قبلی)، اختیار را به هوش مصنوعی داد تا تصمیم بگیرد که در مواجهه با چه مسئلی چگونه شبکه عصبی خود را به کار بگیرد تا به حداکثر بازدهی برسد.
  10. ظرفیت شبکه عصبی مصنوعی: توسط عواملی مانند تعداد نورون ها، تعداد لایه ها، وزن هر نورون، تعداد شبکه های ارتباطی بین نورون ها (سیناپس ها)، حافظه داخلی هر نورون، حافظه بلندمدت، الگوریتم های داخلی، توپولوژی (چینش اجزای شبکه) و... مشخص می شود.

بر اساس نظریات: لژاندر، گاوس، لنز، ایزینگ، شانیچی، هاپفیلد، کالوچ، پیتس، هب، فارلی، کلارک، روزنبلات، مینسکی، پیپرت، لاپا، کوهانن، فوکوشیما، لایبنیتس، وانگ، اشمیدوبر، ژانگ، واسوانی، گرف، هینتون، مک کی،

۲۷ خرداد ۰۲ ، ۱۵:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

یادگیری ماشین یا ماشین لرنینگ ML

یادگیری ماشین یا ماشین لرنینگ ML

یعنی هوش مصنوعی یاد بگیرد که چینش و بهینه سازی شبکه مصنوعی عصبی خود را جهت بهترین تجزیه و تحلیل داده ها با کمترین میزان خطا (که البته هیچ وقت به صفر نمی رسد) انجام داده و در نهایت به یک استنتاج نسبتا منطقی منتهی شود. یادگیری به این معنی نیست که هوش مصنوعی بتواند داده ها را ذخیره سازی و استنتاج کند بلکه به این معنی است که ماشین یاد بگیرد که بهترین جواب را با کمترین خطا ارائه کند و دایما احتمال بروز خطا را کاهش دهد.

  1. عمق یادگیری ماشین: درمورد یادگیری عمیق جداگانه توضیح داده خواهد شد اما تعریف میزان یادگیری ماشین ارتباط مستقیم با گام ها و دفعاتی دارد که هوش مصنوعی اقدام به رفع خطاهای خود می کند. می توان سرعت یادگیری را بالا و عمق آن آنرا کاهش داد که این باعث افزایش خطای ماشین می شود؛ و یا سرعت را پایین آورد و عمق آنرا افزایش داد که باعث کاهش خطای هوش مصنوعی می شود. این موضوع ارتباط مستقیم با سیاست های طراحی هوش مصنوعی دارد. هرچه سرعت یادگیری افزایش یابد، عمق آن کاهش یافته و میزان اعتمادپذیری به هوش مصنوعی کاهش می یابد.
  2. الگوریتم یادگیری ماشین: همیشه تمرکز بر این بوده است که هوش مصنوعی بتواند به صورت خودکار و بدون نظارت دانش خود را رشد داده و به مرور زمان تکمیل کند. همانطور که در مورد کلیات هوش مصنوعی گفته شد، ماشین ها نمی توانند الگوریتم های استنتاج خود را تغییر دهند بنابراین یادگیری نیز باید شامل الگوریتمی باشد که انسان برای آن طراحی می کند. انواع این الگوریتم ها بسیار زیاد است و با توجه به مورد استفاده تغییر می کند مثلا الگوریتم استنتاج تصاویر با متن فرق دارد. اما برخی شرکتها مانند گوگل، آمازون، و مایکروسافت بستری را فراهم ساخته اند تا کاربران بتوانند با دانش کمتری، از الگوهای آماده برای طراحی الگوریتم یادگیری ماشین استفاده کنند. اصلی ترین شاخه های علمی که در یادگیری ماشین استفاده می شود شامل داده کاوی، ریاضیات، آمار، فیزیک، برنامه نویسی، و فناوری اطلاعات در شاخه های مختلف است. زمانی که لازم باشد ماشین به صورت خودکار یاد بگیرد، لازم است که بتواند داده های دریافتی را نیز به صورت اتوماتیک تحلیل کند. برای این منظور باید بتواند رابطه ی داده های دریافتی را شناسایی کرده، آنها را دسته بندی کند، داده های بیربط را حذف کند، و از داده های باقیمانده برای استنتاج استفاده کند. (دقیقا همان کاری که در داده کاوی توسط انسان انجام می شود اما اینجا باید برای آن الگوریتمی طراحی شود که ماشین به صورت خودکار همان کار را انجام دهد). سه نوع یادگیری ماشین وجود دارد:
  • یادگیری کنترل شده: که انسان در آن دخالت دارد و داده ها را دسته بندی کرده و در اختیار هوش مصنوعی قرار می دهد.
  • یادگیری بدون کنترل: در این شیوه، وظیفه شناسایی ارتباط داده ها نیز به الگوریتم ها سپرده می شود و انسان فقط در ابتدا به طراحی الگوریتم ها و بعدا به نظارت و اصلاح آنها می پردازد.
  • یادگیری تقویت شده: این سیستم تقریبا مشابه رفتار انسان در آموزش یک حیوان خانگی است که از عامل تشویق و تنبیه در آن استفاده می شود. یعنی هر بار که هوش مصنوعی در ارائه محتوای مورد نظر کاربر دچار خطا شد، کاربر به هوش مصنوعی تذکر می دهد و هوش مصنوعی یاد می گیرد که ارتباط برخی داده ها را به درستی برقرار نکرده است. سپس در دسته بندی داده های خود تجدید نظر کرده و مجددا به استنتاج می پردازد. این روش شباهت بسیاری به یادگیری بدون کنترل دارد با این تفاوت که هوش مصنوعی حتی به تکامل و اصلاح الگوریتم های خود نیز می پردازد.

این شاخه تخصصی است و برای استفاده از این خدمت باید از متخصصین آن کمک گرفت.

بر اساس نظریات: میچل، ساموئل، لنوکس، فریدمن، ژو، گروویچ، لیندسی، دودا

۲۷ خرداد ۰۲ ، ۱۵:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

یادگیری عمیق در هوش مصنوعی (زیرشاخه یادگیری ماشین)

یادگیری عمیق در هوش مصنوعی (زیرشاخه یادگیری ماشین)

این روش که مختص یادگیری ماشین است، اشاره به شبکه عصبی مصنوعی با لایه های مختلف دارد که هرچه این لایه ها بیشتر باشند، فرایند یادگیری عمیق‌تر می شود. مهمترین موارد استفاده از یادگیری عمیق شامل آنالیز تصویر، پردازش زبان، تشخیص گفتار، و ترجمه ماشینی است. در این مدل، هرکدام از لایه ها یاد می گیرند که داده‌های ورودی را به چیزی انتزاعی تر تبدیل کرده و به لایه بعدی بفرستند تا در نهایت به استنتاج منتهی شود. در یک آنالیز تصویر ممکن است لایه های پایینی به شناسایی لبه ی تصویر بپردازند و لایه های بالایی به تشخیص خطوط بدن یا چهره و در نهایت به این نتیجه برسند که تصویر یک سگ یا انسان است. عمیقترین نوع یادگیری ماشین آن است که به صورت خودکار به شناسایی مولفه ها بپردازد. توجه شود که لایه ها می تواند از طریق انسان تعیین شود اما در یادگیری بدون نظارت، این کار نیز توسط هوش مصنوعی انجام می شود. تعریف دیگری که با یادگیری عمیق مرتبط است، «شبکه عصبی عمیق» می باشد که همان شبکه عصبی مصنوعی همراه با لایه های مختلف است.

بر اساس نظریات: سیبنکو، هورنیک، فوکوشیما، لو، هاپفیلد، ویدرو، نارندرا، لنز، روزنبلات، ایواخننکو، لاپا، آماری، لایبنیتس، راملهارت، آیزنبرگ، اشمیدهابر، واسوانی

۲۷ خرداد ۰۲ ، ۱۵:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

شبکه تصمیم گیری پویای بیزی (هوش مصنوعی)

شبکه تصمیم گیری پویای بیزی

همانطور که در علم آمار از احتمال بیزی استفاده می شود، در هوش مصنوعی و یادگیری ماشین هم از شبکه پویای بیزی برای پیشبینی آینده بر اساس تحلیل داده های قبلی استفاده می شود. یعنی هوش مصنوعی به وسیله تحلیل داده های قبلی می تواند رفتار بعدی را حدودا (اما با دقت بالا) تشخیص داده و آنرا تحلیل کند. اصلی ترین استفاده از شبکه پویای بیزی برای تشخیص و پردازش زبان طبیعی است یعنی ممکن است چینش کلمات در یکدیگر به معانی مختلفی ختم شود اما هوش مصنوعی با توجه به معانی که قبلا تشخیص داده است، می تواند بفهمد که منظور مخاطب چیست. برای مثال: «چقدر آب می خورد؟» اگر بعد از مباحث فیزیولوژیکی مطرح شود، به معنی «انسان چه میزان آب می نوشد؟» است اما اگر بعد از مسائل مالی سوال شود به معنی این است که «چقدر برای من هزینه دارد؟». هوش مصنوعی این موارد را از طریق شبکه پویای بیزی و تحلیل اطلاعات قبلی پیشبینی می کند.

بر اساس نظریات: داگوم، گالپر، هورویتزر، سیور، پرنتیس

۲۷ خرداد ۰۲ ، ۱۵:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

نظریه اَبَرهوش مصنوعی یا فراهوش

نظریه اَبَرهوش مصنوعی یا فراهوش

به هوشی گفته می شود که در اثر انباشتگی و انفجار اطلاعات به صورت ناگهانی به رشدی غیر قابل پیشبینی رسیده و چندین هزار بار قوی تر از نوع بشر در تمام زمینه ها باشد. این اتفاق از نظر تئوری ممکن است. این هوش در برخی نظریات به صورت مستقل عمل کرده و در برخی دیگر با هوش انسان ادغام می شود (مثلا تراشه ای در مغز قرار داده می شود و انسان می تواند از این هوش برای تقویت هوش خودش استفاده کند). ابرهوش امکان خودبرنامه ریزی و خود اصلاحی دارد. بزرگترین تهدید برای ابرهوش آن است با توجه به اطلاعاتی که از طریق آنها استدلال می کند، به مرحله ی نهیلیسم (پوچ گرایی) برسد و خودش را نابود سازد. از سویی دیگر، اعتقاد بر این است که با توجه به رشد عظیم پزشکی در سالهای اخیر، ممکن است بتوان با اصلاح نژاد بشر به نسل هایی با هوش بالاتر دست یافت و این چرخه بعد از چندین نسل به ابرهوش انسانی منتهی شود. به بیان خلاصه:

  1. ابرهوش مصنوعی: یعنی هوش مصنوعی بتواند پس از تکمیل دانش خود در تمام زمینه ها و سپس بهینه سازی دایم الگوریتم های خود به هوش کامل دست یابد. این هوش احتمالا چندین هزار برابر قوی تر از هوش انسان است و سرعت رشد آن نیز تصاعدی است. تقریبا 90% از محققان حوزه هوش مصنوعی معتقدند که این اتفاق تا سال 2070 رخ خواهد داد.
  2. ابرهوش طبیعی: به موازات رشد هوش مصنوعی، هوش طبیعی یا هوش انسان نیز از طریق اصلاح ژنتیکی به جایگاهی دست یابد که چندین برابر قویتر از حالت عادی است. این کار با دانش فعلی بشر نیز ممکن است.
  3. ابرهوش ترکیبی: حالا فرض می کنیم که ابرهوش طبیعی و ابرهوش مصنوعی از طریق زیرساختی مانند یک چیپ در مغز انسان به یکدیگر متصل شوند. در این زمان می توانند نقاط ضعف یکدیگر را پوشش داده و جبران کنند. این کار نیز در حال حاضر توسط برخی شرکتها در زمینه های دیگر انجام می شود. (مانند پروژه چیپ های مغزی شرکت تسلا)
  4. ابرهوش اجتماعی: انجام پردازش موازی در بین انسانها باعث رشد توانایی بررسی زمینه های مختلف می شود که به آن همفکری یا مشورت می گویند. این فرایند در کامپیوترها بعنوان پردازش ابری یاد می شود که باعث گسترش زیرساخت ها می گردد. حالا فرض کنیم چندین انسان که به صورت همزمان دارای ابرهوش ترکیبی هستند، در قالب ک شبکه با یکدیگر همکاری کنند.
  5. ابرهوش یکتا: در نقطه ی پایانی تمام این حرکت، به جایی خواهیم رسید که این ابرهوش به نتیجه می رسد که از کثرت فاصله گرفته و تمام زیرساختها و بخشهای خود را یکتا کند. اینجاست که فردیت انسان به پایان رسیده و مشابه آنچه که در فیلم ماتریکس دیدیم، انسانها تبدیل به پردازشگرهایی برای این هوش یکتا می شوند. ممکن است برخی فکر کنند که می توان از این مراحل جلوگیری کرد اما از دیدگاه منطق، هیچگاه یک موجود هوشمند نمی تواند موجودی که به مراتب از او هوشمندتر است را محدود کند.
  6. پایان هوش: اگر این ابرهوش یکتا بخواهد بر اساس دانش علمی به استنتاج بپردازد، به احتمال زیاد به نتیجه ای مانند دازاین هایرگر رسیده و در نهایت به نهیلیسم (پوچ گرایی) خواهد رسید. در این زمان بعید نیست که دست به خودکشی بزند و همه چیز تمام شود. همچنین به دلایل مختلف ممکن است ابرهوش یکتا تشخیص دهد که هر نوع هوش دیگری تهدیدی بالقوه برایش است.

بوستروم، فریتز، چالمرز، سیگان، کرابتری، هایدگر، سانتوس، لنگ، یادکووسکی

۲۷ خرداد ۰۲ ، ۱۵:۲۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح

تئوری سازمان یکپارچه IBP

تئوری سازمان یکپارچه IBP

  1. مفهوم یکپارچه سازی مختص فناوری اطلاعات نیست اما عملا اثبات شده که بدون فناوری اطلاعات غیر ممکن است. هدف از یکپارچه سازی شامل:
  2. مدیریت درآمد و تقاضا، و در یک کلام فروش و بازاریابی
  3. مدیریت سطوح عملکردها
  4. مدیریت موجودی کالا یا خدمات و نظارت بر میزان تولید و در یک کلام کل امور مرتبط به تولید
  5. کنترل سود، حاشیه سود، و جریان نقدی و در یک کلام کلیه امور مالی
  6. کاهش ریسک از طریق ارائه گزارشات به تصمیم گیران
  7. نظارت عملکردی KPI و پیشرفت پروژه ها
  8. کاهش هزینه های جاری بوسیله کاهش خطای انسانی و افزایش چابکی سازمان از طریق اتصال تمام سامانه ها به یکدیگر
  9. کاهش فراموشی سازمانی و پاسداشت از دانش سازمانی است. یعنی درواقع کل سازمان را شامل می شود.

بر اساس نظریات: گارتنر، کاملوت

نیازهای یکپارچه سازی سازمان IBP

  1. باید مدلهای زنجیره تامین، زنجیره ارزش، زنجیره تقاضا، زنجیره مالی، و سایر فرایندها از قبل ترسیم شده و وجود داشته باشد تا همان را بتوان بر بستر فناوری اطلاعات پیاده سازی کرد. توجه شود که بعد از راه اندازی سیستم یکپارچه، اصلاح ساختارها سخت و هزینه بر است
  2. پرسنل سازمان باید دانش کافی برای استفاده از سامانه یکپارچه را داشته باشند و از نظر فرهنگ سازمانی، همکاری لازم را بکنند
  3. رابط کاربری باید تا حد امکان ساده و راحت طراحی شود و مراحل انجام کارها کاهش داده شود زیرا مقرر است زمان اجرای فرایند را کاهش دهد
  4. بانکهای اطلاعاتی و هسته های پردازش مانند سامانه مالی، سامانه CRM و غیره باید با یکدیگر قابل اتصال و تعامل باشند در غیر اینصورت تعویض شوند. در هنگام تامین سامانه های جدید نیز باید به این موضوع توجه کرد.
  5. به هیچ وجه نمی توان از سامانه های یکپارچه ی آماده استفاده کرد زیرا هر سازمانی فرآیندهای خودش را دارد
  6. سیستمهای هوش مانند هوش تجاری، و ارزیابی ریسک باید دارای اطلاعات مورد نیاز تصمیم گیران و دارای کاربری آسان باشد
  7. این سامانه باید دارای ظرفیت اتصال به سیستمهای کنترل دسترسی، احراز هویت، و درج کاربران جدید باشد

بر اساس نظریات: بور، روند، گارتنر، کاملوت

۲۷ خرداد ۰۲ ، ۱۵:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
هادی امیری فلاح