سوءاستفاده مغرضانه از آمار در اخبار

استفاده ابزاری از آمار یکی از مرسوم ترین تکنیک های مهندسی خبر است زیرا به مخاطب القا می کند که ریشه ها و منابع خبر بر پایه های علمی استوار است. این مبحث بسیار گسترده است که در ذیل به مهمترین انواع آن پرداخته می شود:

  1. جامعه آماری نادرست: شما ممکن است با آماری مواجه شوید که ساکنین یک کشور اروپایی از وضعیت زندگی خود ناراضی هستند اما ابدا نمی توان بر اساس چنین آماری به کیفیت زندگی در آن کشور پی برد. فرض کنید که یک تبعه آفریقایی را به همان کشوری که عموم جامعه ناراضی بودند ببرید و از او نظرسنجی کنید. احتمالا رضایت او از وضعیت زندگی بسیار بیشتر است. حتی در بسیاری از موارد ممکن است جامعه آماری انتخاب شود که سنخیتی با کل جامعه ندارد مثلا تحقیقاتی درمورد تمایل به دعا کردن روزانه در ایتالیا برگزار شود اما این نظرسنجی صرفا در واتیکان برگزار شده باشد. یا بخواهند نظر مردم درمورد برد یک تیم در جام حذفی برآورد شود اما صرفا از هوادارن همان تیم پرسش شود. مشخص است که در این شرایط، آمار اعلام شده مخدوش است.
  2. رشد یا کاهش: ممکن است در آمار اعلام شده بشنوید که تعداد بی خانمان ها در کشوری ۱۰۰٪ افزایش یافته و این را به عنوان بحران اجتماعی مطرح کند اما نگویند که از نظر تعدادی چقدر بوده و چقدر شده. فرض کنید که یک کشور با ۴۰ میلیون نفر جمعیت، ۱۰ نفر بی خانمان داشته و حالا شده ۲۰ نفر. درست است که ۱۰۰٪ افزایش یافته اما باز هم نسبت ۲۰ به ۴۰.۰۰۰.۰۰۰ نمایانگر رفاه اجتماعی بسیار بالا است که این موضوع در خبر بیان نمی شود.
  3. توهم تعدادی: این مثال دقیقا برعکس مورد «ب» است. در اینجا تعداد اعلام می شود اما درصد گفته نمی شود. مثلا فرض کنید تعداد بی خانمان های کشوری ۲۰.۰۰۰ نفر اعلام شده و از آن به عنوان بحران یاد شود درصورتیکه جمعیت آن کشور یک میلیارد نفر باشد. مشخص است که باز هم سطح رفاه اجتماعی در آن کشور بالاست.
  4. مرجع نامطمئن آمار: فرض کنید که بخواهیم آمار بیکاری در کشوری مانند کره شمالی را بررسی کنیم و مرجعی جز مرکز آمار کره شمالی نداشته باشیم. آیا این نتایج قابل اعتماد است؟ هرگاه مرجع ارائه آمار را ذینفعان یا مغرضان آن نتیجه ی آماری تشکیل داده باشند، آن آمار قابل اعتماد نیست.
  5. نتیجه گیری جهت دار از آمار: فرض کنید که یک رسانه بخواهد القا کند که سوییس برای زندگی مناسب نیست و اینگونه بگوید: «بالاترین میزان وجود اسلحه در جوامع، مختص سوییس است که بیش از ۸۰٪ خانوارها را شامل می شود». بله این خبر درست است اما منبع خبری نمی گوید که اسلحه ها را ارتش سوییس در اختیار مردم قرار داده و این استراتژی دفاعی آن کشور است تا درصورت بروز هرگونه تهدید، شهروندان سوییسی دفاع را از منازل آغاز کنند. اتفاقا این آمار نشان می دهد که سوییس دارای بالاترین سطح رضایت اجتماعی و مقبولیت حکومت است که با وجود اینهمه اسلحه، شاهد رفتارهای خشن نیستیم. اگر رویکرد ارتش سوییس و شرح مسئله به صورت کامل به مخاطب گفته می شد، احتمالا مخاطب با خود می گفت که اگر همین کار در کشور من انجام می شد چه نتایجی داشت؟
  6. قاعده ی اقلیت و اکثریت: ریشه ی این واژه ها به دوران شوروی کمونیستی باز می گردد که عده ای تصمیم گرفتند خود را بلشویک یا اکثریت بنامند حال آنکه اکثریت نبودند. و به رقبای خود بگویند منشوویک یا اقلیت حال آنکه آنها اکثریت بودند. هرگاه دیدید که گروهی خود یا طرفدارانشان را بدون ذکر نظرسنجی که توسط مراجع بیطرف برگزار شده باشد اکثریت می خوانند، می توانید مطمئن باشید که یک بازی تبلیغاتی است.
  7. عبارات گنگ آماری: بسیار مشاهده می شود که رسانه ها سعی می کنند از تعاریف پیچیده علم آمار که برای عموم قابل فهم نیست، در جهت تایید نظرات خود استفاده کنند.