رسانه و القای ترس در جامعه

یکی از اصلی ترین کارکردهای رسانه، ایجاد و القای ترس است. در تمام رسانه های هدفمند، مشاهده می کنیم که همیشه یک «دشمن فرضی» وجود دارد که در بسیاری از مواقع هویت موهوم دارد. یعنی ممکن است از دشمنی سخن گفته شود که هرگز به درستی برای افکار عمومی مشخص نشده و دلایل دشمنی آن معلوم نیست. زیرا چنانچه به دلایل دشمنی آن «دشمن فرضی» اشاره شود، مردم سعی می کنند که این پارامترها را در دیگران نیز جستجو کنند و بعید نیست در کسانی که خود را در مقابل «دشمنان فرضی» نشان می دهند نیز همان پارامترها یافته شود. اما دلایل این دشمن سازی و القای ترس می تواند شامل موارد زیر باشد:

  1. همیشه ترس در انسان باعث اختلال در تفکر منطقی می شود. در این زمان می توان به آسانی با جهت دهی به افکار عمومی، افکار جهت‌دار را به مردم القا کرده و ایشان را بدون آنکه خودشان بدانند مطیع ساخت.
  2. وجود یک دشمن که تبلیغات بسیاری بر علیه او شده است، باعث می شود که جامعه به سمت حمایت از شخص یا گروهی بروند که حتی از آنها نیز رضایت ندارند.
  3. وجود یک یا چند تهدید همیشگی، باعث سوق یافتن حکومت‌ها به میلیتاریزم (نظامی گری) با حمایت مردم می شود. در بسیاری از موارد نیز حکومت برای آنکه بتواند حمایت اجتماعی بیشتری کسب کند، دستاوردهای نظامی خود را بسیار بیشتر از آنچه که هست جلوه می دهد. حتی در بسیاری از موارد ممکن است از یک عنصر صرفا تبلیغاتی برای این موضوع استفاده کند که حتی وجود خارجی هم ندارد.
  4. یکی از مسائلی که باعث می شود جامعه ای با شرایط زندگی ناگوار باز هم از نظام حاکمه حمایت کنند، ترس از بدتر شدن شرایط نسبت به وضعیت فعلی است. در این زمان رسانه وظیفه دارد وضعیت را درصورت تغییر نظام حکومتی بسیار بدتر جلوه دهد حال آنکه ممکن است آینده ی پس از تغییر اصلا بد نباشد.

توجه: در تمام موارد فوق، رسانه های مخالف حکومت رفتارهایی دقیقا برعکس نشان می دهند.