خلاصه مدیریت کیفیت QM

هدف از اجرای مدیریت کیفیت آن است که کیفیت محصولات یا خدمات به آنچه که باید باشد و مشتری برای آن وجه می پردازد نزدیک تر گردد و مجموعه ای از فرایندها و دستورالعمل ها است که در این جهت می کوشند. مدیریت کیفیت صرفا شامل دستورالعمل های خط تولید نیست و باید آنرا زنجیره کیفیت دانست یعنی تمام عواملی که باعث تولید محصول با کیفیت مطلوب می گردد مانند مدیریت دانش، جذب پرسنل متخصص، آموزش پرسنل، اصلاح فرآیند و... که دارای چهار شاخه اساسی یعنی، برنامه ریزی کیفیت، تضمین کیفیت، کنترل کیفیت و بهبود کیفیت است و همگی در یک چرخه فعالیت دارند. اگر بخواهیم واقع بینانه به تعاریف این عناصر نگاهی کنیم به صورت زیر خواهد بود:

  1. برنامه ریزی کیفیت: عموما تمرکز بر قوانین جاری، نیازهای مشتری، رقابت در بازار، کاهش هزینه تولید، و افزایش بهره وری دارد و فرایندهای تولید محصول را با توجه به این عناصر تعریف می کند.
  2. تضمین کیفیت: سعی می کند که کل سازمان، فرایندهای شرکت، منابع انسانی، تجهیزات، ماشین آلات، و عناصر سازمان را مطابق آنچه که در برنامه ریزی کیفیت تعیین می شود همجهت کند.
  3. کنترل کیفیت: عموما تمرکز بر بازرسی در حین تولید و رفع ایرادات و گزارش گیری ها دارد. درواقع کنترل کیفیت در مرحله تولید یا ارائه خدمات مطابق استانداردهای تعیین شده فعالیت دارد.
  4. بهبود کیفیت: اجرای فرایندها یا دستورالعمل هایی برای بهبود مستمر.

اصلی ترین فعالیتهایی که در حوزه عملکردی مدیریت کیفیت طبقه بندی می شود شامل موارد زیر است:

  1. حذف موانع بین بخشها
  2. مدیریت مجموعه و سایر مدیران آموزش کافی در مورد مسئولیتهای خود در زمینه رهبری کیفیت را یاد گرفته و اجرا کند.
  3. زیرساختهای نظارت کیفی در سطوح اجرایی، فرایندی، مدیریتی، و استفاده از ابزار فراهم شود.
  4. نظام بهبود مستمر کیفیت به صورت فرهنگ درآید و در تمام سطو سازمان اجرا شود
  5. دلایل اضطراب سازمانی شناسایی شده و رفع گردند.
  6. ارتباط دقیق و کافی با مشتریان جهت دریافت نظرات ایشان برای ارتقای کیفیت.
  7. با ثبت دقیق اطلاعات و استفاده از آمار می توان تصمیمات اصلاحی دقیقتری برای بهبود کیفیت گرفت.
  8. مدیریت کیفیت می کوشد کیفیت محصول یا خدمت را حتی در خارج از شرکت از طریق نظارت بر تامین کنندگان و انتخاب مواد اولیه مرغوب برآورده کند.
  9. در مدیریت کیفیت باید درنظر داشت که احتمال خطای صفر، ناممکن است و همیشه میزانی برای خطای سازمانی فرض شود.

مشخص است که اصلی ترین تمرکز در برنامه ریزی های افزایش کیفیت با در نظر گرفتن خواست مشتری است زیرا کیفیت از آن جت افزایش می یابد که به عنوان مزیت رقابتی شرکت شناخته و یا سازمان در رقابت با سایر عرضه کنندگان محصول یا خدمات عقب نماند.

بر اساس نظریات: فردریک وینسلو تیلور، هنری فورد، شوهارت، ادواردز دمینگ، جوران، ثارجا، گوسن