خلاصه کاربردی چرخه شوهارت یا PDCA

یک روش اساسی در بهبود مستمر است که تاکید بر چرخه برنامه ریزی، انجام، بررسی نتایج، و اصلاح رویه دارد. در بسیاری از موارد، چرخه شوهارت بر پایه اصل مدیریت سایبرنتیک اجرا می شود یعنی واحدهای سازمان به صورت چرخه های خودمختار فرض می شوند که ورودی هر واحد، خروجی واحد قبل است (توضیحات سایبرنتیک جداگانه بیان شده است). با اینکه چرخه PDCA بر چهار مرحله تمرکز دارد، اما در اینجا به بیان کاربردی و ادغام آن با سایر نظریات مرتبط می پردازیم:

  1. کل داده های موجود بررسی می شود تا انحراف آن با استانداردهای تعیین شده سنجیده شود. این آمار می تواند شامل سنجش مشکلات، بهبود، عدم انطباق ها، فرصت های بهبود، ناکارامدی، و مسایلی از این دست باشد.
  2. فرایند اجرایی نیز از نظر تطابق با خواسته های کیفی سنجیده می شود تا مشخص شود که چقدر امکان تامین خواسته ها را داشته است. این بررسی بر اساس مقادیر آماری در تعداد دفعات چرخه رخ می دهد (یعنی هر بار که چرخه تکرار می شود، می سنجیم که ببینیم چقدر به حالت آرمانی نزدیک شده است و بر اساس همین مقایسات می توان میزان موفقیت  و سرعت اثربخشی چرخه بهبود کیفیت را مشخص نمود. همچنین بر این اساس می توان عواملی که نقش اساسی در بهبود داشته اند را شناسایی کرد تا همانها مجددا تقویت شوند).
  3. برنامه اجرایی بهبود کیفیت با توجه به موارد فوق اصلاح می شود. این اصلاح ممکن است هزینه داشته باشد بنابراین ذینفعان باید از آن اطلاع داشته و با آن موافق باشند. در این برنامه و بر اساس داده های قبلی از تکرار چرخه، میزان ریسک در موفقیت چرخه مجددا محاسبه می شود.
  4. برنامه جدید اجرا می شود و در گزارشات ناشی از اجرای چرخه، نباید مشکلاتی که در چرخه های قبلی مشاهده شده است تکرار شوند.
  5. تمام نتایج کسب شده از اجرای چرخه جمع آوری و مستند سازی می شوند تا در آینده نیز بتوان به آنها استناد کرد. این کار به مدیریت دانش نیز کمک می کند.
  6. نتایج اجرای چرخه جمع آوری شده و دوباره از مرحله اول تکرار می شود.

برای اجرای PDCA لازم است تمام کارکنان از این اصل اطلاع داشته باشند و آنرا یاد گرفته باشند تا شخصا نیز آنرا اجرا کنند. درواقع در فرهنگ ژاپنی، چرخه PDCA با کایزن ترکیب شده است.

بر اساس نظریات: شوهارت، دمینگ، بیکن، تاگ، راتر، پرت، فریزر، آگوایر، دوبلی، لیکر