آموزش شکل دهی افکار عمومی

این تعریف شامل مباحث جامعه شناسی و روابط عمومی است اما در فعالیتهای تحقیق و توسعه می توان از اصول آن برای جهت دهی به بازار استفاده کرد.

  • در قدم اول، برنامه های دقیق و مهندسی خبر (یعنی شگردهایی برای نحوه و زمان ارائه اخبار که نتیجه ی مورد انتظار را داشته باشد) از طریق رسانه های جمعی باعث شکل گیری افکار عمومی می شود. مثلا نقش فیسبوک در انقلابهای مخملی
  • سپس بمباران شدید خبری درمورد موضوعی که قصد دارند تبدیل به مطوبیت اجتماعی شود را از طریق تمام رسانه های جمعی آنقدر تکرار می کنند تا جایی که همه باور کنند که این نظر اکثریت جامعه است. وقتی که این را باور کنند، واقعا تبدیل به مطلوبیت اجتماعی (خواسته ی اکثریت) شده است. مثلا القای اینکه تمام ملت آمریکا از حمله به عراق حمایت می کنند
  • افکار عمومی بصورت کلی ارتباط مستقیم با رهبران عقیده دارد یعنی کسانی که در یک جامعه سه خصوصیت دارند:
    • در آن مسئله متخصص هستند
    • دارای پایگاه و شبکه سازی اجتماعی هستند
    • اطلاعات و داده ها را از رسانه های عمومی دریافت کرده، هضم کرده، و با بیان تفسیر خودشان، ارزشهای اجتماعی را شکل می دهند.
  • از انتهای سال ۲۰۰۰ و با ظهور اینترنت، نقش رسانه های حکومتی به شدت کمرنگ شده و بسیاری از دولتها سعی در قطع ارتباط آزاد اطلاعات را دارند تا بتوانند مجددا به افکار عمومی جهت دهی کنند.

روزنامه نگاران، وبلاگ نویسان، اینفلوئنسر ها، و افراد مشهور نمونه هایی از رهبران عقیده امروزی هستند. پس چنانچه به ایشان اطلاعات هدفمند داده شود یا بتوان با ایشان معامله کرد، می توان افکار عمومی را جهت دهی کرد. مثلا حضور تتلو در جریان انتخابات ریاست جمهوری.

بر اساس نظریات: نیچه، براتز، دوگروتر، اسپیر، کنینگ، فچنر، کلاوزن، هابرماس، دانیلز، دیگزبراون، شیرر، مائو، ون‌اورشوت، کمپبل، شاپیرو